علائم:

شخصت‌های وسواسی-جبری هیجانات محدود و کنترل شده دارند؛ ترجیح می‌دهند به نحوی عمل کنند گویی هیجانات غیر ضروری هستند و علیه هیجانات و امیال تهدیدآمیز با سختگیری، کنترل کردن و عقلانی‌سازی دفاع می‌کنند. آن‌ها به قواعد، رویه‌ها، نظم، سازماندهی و برنامه‌ریزی بیش‌ازحد توجه می‌کنند و به کار و بهره‌وری بیش از اوقات فراغت و روابط بها می‌دهند. آن‌ها به دفاع عقلانی‌سازی متکی هستند و خود را منطقی، معقول و نامتاثر از هیجانات می‌دانند. هنگامیکه از آن‌ها سوال شود چه احساسی دارند، به توصیف آنچه فکر می‌کنند می‌پردازند. آن‌ها معمولا به صورت انتزاعی فکر می‌کنند یا درگیر جزئیات می‌شوند. زیر این پوسته منطقی و منضبط، آن‌ها درگیر مسائل مربوط به کنترل بوده و در تعارض ناهشیار میان این احساس که باید تسلیم خواسته‌های دیگران شوند (که منجر به غیظ و شرم می‌شود) یا اینکه از آن‌ها سرپیچی کنند (که منجر به اضطراب و ترس از قصاص می‌شود) گیر افتاده‌اند. سختگیری، نظم و عقلانی‌سازی دفاعی است علیه آگاهی از این تعارض و هیجانات همراه آن.

افراد مبتلا می‌ترسند که تکانه‌های آن‌ها، خصوصا رانه‌های خشمشان از کنترل خارج شوند. اکثر افکار وسواسی و اعمال جبری این افراد شامل تلاشی است برای خنثی کردن یا مقابله با تکانه‌های تخریب، طمع و آشفتگی. به دلیل شدت گناه حاصل از آرزوهای غیرقابل قبول، وجدان این افراد بسیار سختگیر و تنبیه کننده است و خود-انتقادیشان بسیار خشن می‌باشد. این افراد برای خود و دیگران استانداردهای بسیار بالایی دارند. به شدت از قواعد پیروی می‌کنند، در جزئیات گم می‌شوند و تصمیم‌گیری را به تعویق می‌اندازند زیرا می‌خواهند کاملترین تصمیم را بگیرند. آن‌ها نسبت به اشتباهات دقیق هستند درحالیکه با آرامش، شوخ طبعی و صمیمی بودن مشکل دارند.

خصوصیات وسواسی و اجباری معمولا با هم ظاهر می‌شوند و درگیری‌های ناهشیار مشابهی دارند، اما برخی از بیماران بیشتر خصوصیات وسواسی و برخی دیگر بیشتر خصوصیات اجباری را نشان می‌دهند. افراد وسواسی در ذهن خود گیر افتاده‌اند: تفکر، استدلال، قضاوت و تردید. افراد مبتلا به خصوصیات جبری درگیر “عمل و خثی کردن” هستند: نظافت، جمع‌آوری و کمالگرایی. افراد وسواسی نشخوار کننده هستند و عزت نفس آن‌ها به تفکر بستگی دارد. افراد با خصوصیات جبری پرمشغله، دقیق و کمالگرا هستند و عزت نفس آن‌ها به عمل وابسته است.

تجارب رشدی:

درحالیکه ژنتیک عامل مهمی ‌در ابتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری است، برخی نظریه‌ها بر این باور هستند که سبک فرزندپروری می‌تواند فرد آسیب‌پذیر را به سمت طیف این اختلال سوق دهد، خصوصا اگر والد بسیار کنترل کننده یا محافظت کننده یا بشدت تنبیه کننده باشد. در این سناریو، اختلال شخصیت به عنوان یک مکانیسم مقابله‌ای علیه تنبیه ایجاد می‌شود. مضافا، دربرخی از مطالعات موردی، بزرگسالان توانسته‌اند تجربه این اختلال شخصیتی را در سنین بسیار پایین به یاد آورند. آن‌ها احساس می‌کردند که نیاز بوده فرزندی کامل یا کاملا مطیع باشند و این نیازمند پیروی از قواعدی بود که بعدها به بزرگسالی آن‌ها انتقال یافته‌ بود.

در مرکز روان یک شخصیت وسواسی-جبری مقاومت علیه احساس از دست دادن کنترل قرار دارد. خاستگاه این مساله می‌تواند در جدال اولیه با چهره مراقبان یا افراد صاحب قدرت قرار گرفته باشد. فروید تحت تاثیر شباهت میان سرسختی، نکته سنجی و تمایل به احتکار در بزرگسالان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری و واکنش‌های کودکان به آموزش توالت رفتن قرار گرفت. او گرایش به این سبک شخصیتی را با سطح بالای پرخاشگری سرشتی مرتبط می‌دانست که می‌تواند آموزش توالت رفتن را به یک جدال تبدیل کند، در عین حال می‌تواند هر موقعیتی را که در آن کودک نیاز است بر روی تکانه‌ها و امیالش کنترل اعمال کند (خوردن، تمایلات جنسی، اطاعت عمومی) را تشدید کند. والدین با تمایلات کنترلگری می‌توانند در ایجاد این سبک شخصیتی و در تعارضات مربوطه میان دادن در مقابل نگه داشتن، سخاوت در برابر خودخواهی و اطاعت مطیعانه در برابر نافرمانی مقابله‌ای کمک کنند.

افراد مبتلا به این اختلال به شکل “ماشین‌های زنده” توصیف می‌شوند و به نظر می‌رسد که با مراقبانی همسان‌سازی کرده‌اند که از آن‌ها انتظار داشته‌اند بزرگتر از سن خود باشند. آن‌ها ابراز اکثر عواطف را “نابالغانه” می‌دانند، به عقلانیت بیش از حد بها می‌دهند و اگر احساس کنند که به طور بچه‌گانه‌ای عمل کرده‌اند از احساس حقارت رنج می‌برند. تنها وقتی که هیجانی به نحوی منطقی قابل دفاع باشد یا از لحاظ اخلاقی موجه باشد، مثلا خشم علیه بی عدالتی آن را قابل پذیرش می‌دانند.

روابط میان فردی:

افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری ممکن است به طرزی ویژه به وضعیت نسبی خود در روابط سلطه‌گر-سلطه پذیر توجه داشته باشند، نسبت به مقامی که مورد احترام آن‌هاست بسیار مطیع بوده و علیه مقامی که مورد احترام آن‌ها نیست به طور افراطی مقاومت کنند. این افراد همچنین از همدلی کمتری برخوردار هستند و در روابط بین فردی کاملا کنترل کننده، انتقام جو و سرد هستند.

افراد مبتلا به این اختلال معمولا عواطف خود را به شیوه‌ای بسیار کنترل شده ابراز می‌کنند و ممکن است ابراز هیجانی در حضور دیگران برای آن‌ها بسیار دشوار باشد. روابط روزمره آن‌ها کیفیتی رسمی و جدی دارد و ممکن است در موقعیت‌هایی که دیگران لبخند می‌زنند و خوشحال هستند جدی برخورد کنند (مثلا در استقبال از عشق خود در فرودگاه). این افراد همچنین احساس نیاز شدید به اعمال استانداردهای خود بر محیط بیرون دارند. تمامی این ویژگی‌ها ساختن و حفظ روابط نزدیک با دیگران را دشوار می‌سازد. افراد با سبک شخصیتی جبری می‌توانند وفادار، سختکوش، قابل اعتماد، پر بازده، دقیق، با وجدان و قابل تکیه کردن باشند. با این حال، زندگی با این افراد اغلب مشکل است. طعم دلنشین آن‌ها معمولا خیلی زود ناپدید می‌شود و به ندرت عشق و علاقه خود را نشان می‌دهند. برای مثال آن‌ها در مقابل خواسته شریک زندگیشان برای گفتن جمله “من تو را دوست دارم”، در جواب می‌گویند “اگر دوستت نداشتم اینجا نبودم!” یا “قبلا به تو گفته‌ام!” معمولا بر کار بیش از روابط تاکید می‌کنند و در نهایت درست انجام دادن کارها برایشان مهمتر از کنار هم بودن توام با شادی است. معمولا به نظر نمی‌رسد که برای برقراری ارتباط با شریک زندگی خود تلاشی کنند و اگر طرف مقابل سعی کند تا زمانی برای با هم بودن ترتیب دهد معمولا با این جمله که “سرم شلوغ است” مواجه می‌شود. آن‌ها می‌توانند بسیار نقاد و سلطه‌گر باشند و اوضاع وقتی سخت‌تر می شود که این افراد شروع به انتقاد و کنترل طرف مقابل خود می‌کنند. آن‌ها اصرار دارند که کارها به شیوه آن‌ها انجام شوند و ممکن است کاری را که طرف مقابل انجام داده مجدد انجام دهند زیرا اطمینان دارند که شیوه آن‌ها تنها راه درست انجام کارهاست.

منابع:

Lingiardi, V., & McWilliams, N. (2017). Psychodynamic diagnostic manual: PDM-2. Guilford Publications.

Obsessive-Compulsive Personality Disorder. (n.d.). Retrieved from Psychology Today: https://www.psychologytoday.com/us/conditions/obsessive-compulsive-personality-disorder

Obsessive-Compulsive Personality Disorder (OCPD). (n.d.). Retrieved from healthline: https://www.healthline.com/health/obsessive-compulsive-personality-disorder

Are You in Love With a Controlling Perfectionist? (n.d.). Retrieved from Psychology Today: https://www.psychologytoday.com/intl/blog/impossible-please/201307/are-you-in-love-controlling-perfectionist

Cain, N. M., Ansell, E. B., Simpson, H. B., & Pinto, A. (2015). Interpersonal functioning in obsessive–compulsive personality disorder. Journal of personality assessment.

How to Improve a Relationship with a Partner Who Has OCPD. (n.d.). Retrieved from GoodTherapy: https://www.goodtherapy.org/blog/how-to-improve-a-relationship-with-a-partner-who-has-ocpd-0211204