در مطلب گذشته (رفتار ما تا چه اندازه آگاهانه است؟) به این پرداخته شد که ایدۀ اصلی روانکاوی این است که ما برخلاف آن‌چه تصور می‌کنیم اختیاردار منطقی زندگی خویش نیستیم، بلکه تحت نفوذ نیروهای ناهشیاری قرار داریم که از آگاهی و کنترل ناچیزی بر آنها برخورداریم. درواقع «ایگو ارباب خانۀ خویش نیست!». اما اصلاً «ایگو» چیست؟

فروید در مقالۀ ۱۹۲۳ خود «روان‌رنجوری‌ها و ساختار روان» عنوان می‌کند:

«ایگو بخشی از اید است که تحت تأثیر مستقیم دنیای بیرونی تغییر یافته است».

خب مشکل دو تا شد! آنوقت «اید» چیست؟

اید بخش بدوی و غریزی روان ماست که با منطق سروکار ندارد. اید که پیرو اصل لذت است، خودخواهانه و بدون در نظر گرفتن واقعیت‌ها و محدودیت‌ها به‌دنبال ارضای آنی و مستقیم تکانه‌ها، نیازها و امیال فرد است. با این حال اگر ما چشمانمان را به روی واقعیت ببندیم، واقعیت محو نمی‌شود! واقعیت به مرور زمان خود را به روان ما تحمیل می‌کند. تجربه به ما می‌آموزد که هر وقت هرچه بخواهیم حاضر و آماده ظاهر نمی‌شود و برای برآورده شدن خواسته‌هایمان باید تمهیداتی بیاندیشیم! بنابراین بخشی از روان تحت عنوان ایگو از اید جدا شده اینبار با در نظر گرفتن اصل واقعیت درجهت ارضای امیال اید برمی‌آید. ایگو سوارکاری است که بر اسب سرکش اید سوار شده و تلاش می‌کند آن را در مسیر درست هدایت کند.

اما مشکلات ایگو به سروکله زدن با واقعیت ختم نمی‌شود! زمانیکه بایدها و نبایدهای والدین و جامعه در قالب سوپرایگو پا به عرصۀ روان می‌گذارند، سر و سامان دادن اوضاع برای ایگو دشوارتر نیز می‌شود. سوپرایگو بخش وجدانی و آرمانی روان ماست که ایگو را مجبور به پیروی از اخلاقیات می‌کند؛ اخلاقیاتی که قاعدتاً در تعارض با امیال اغلب جنسی و پرخاشگرانۀ اید قرار می‌گیرند. بدین ترتیب روان به صحنه‌ای برای نزاع دائمی میان این نیروهای متعارض بدل می‌شود:

همیشه میان خواهش روح و تمنای جسم در من تضادی است،

تحریکم می‌کنند، آرامم می‌کنند، مدام عذابم می‌دهند!

مسئول پادرمیانی در این اوضاع آشفته ایگو، ابزار اصلی آن در این مأموریت مکانیزم‌های دفاعی، و مکانیزم دفاعی اصلی روان در این کارزار واپس‌رانی است. اگر ایگو قادر به حل‌وفصل مشکلات بین اید و سوپرایگو نباشد این مشکلات را به ناهشیار می‌راند. اما همانطور که گفته شد محتویات ناهشیار مدام تلاش می‌کنند که خود را به سطح برسانند تا بتوانند ابراز، ارضا یا حل و فصل شوند