چیزی که نکشتت قویترت میکنه
در پست گذشته دریافتیم که بیثباتی والدین در برآوردن نیازهای کودکانشان میتواند به شکلگیری سبک دلبستگی مضطرب دوسوگرا در آنها بینجامد. اما ثبات هم میتواند به دلبستگی ناایمن کودک منتهی شود، ثبات در سرد، طردکننده، و به لحاظ هیجانی دور و غایب بودن مراقب. اگر والدین کودکان مضطرب دوسوگرا را «طوفان هیجانی» توصیف کنیم، این والدین را میتوان «کویر هیجانی» در نظر گرفت، چراکه اگرچه نیازهای پایهای کودک همچون غذا و سرپناه را برآورده میسازند، ولی اغلب نسبت به نیازهای هیجانی آنها سرد و بیتفاوت هستند.
کودک در چنین شرایطی، یعنی در غیاب گرمای محبت والدین، یاد میگیرد که بهترین راه برای مقابله با این ناکامی کنارهگیری از آنهاست. وقتی نیازهایت برآورده نمیشوند، هرچند هم که از درون احساس نیاز و اضطراب کنی، طوری رفتار کن که انگار نیازی نداری. الگوی دلبستگی ناایمنی که تحت عنوان دلبستگی اجتنابی (avoidant) میشناسیم. به تعبیر دنیل سیگل، از پیشگامان حوزۀ فرزندپروری، این کودکان بهعلت برآورده نشدن نیازهای هیجانیشان توسط والدین، نسبت به وجود چنین نیازهایی احساس شرم کرده و به همین خاطر از آنها جدا میشوند. آنها این باور را درونی میسازند که «زبالهای بیارزش» هستند و ترجیح میدهند اینطور فکر کنند که مشکل از آنها، و نه والدینشان است؛ این تصور که در دنیایی خوب بد هستیم، قابلتحملتر از این است که خود را دنیایی بد تنها تصور کنیم. کودکان اجتنابی که یاد گرفتهاند با شبهمستقل بودن درمقابل فقدانها و ناکامیهای خویش بایستند، اغلب به بزرگسالانی درونگرا و خودمتکی بدل میشوند که گویی اهمیتی برای روابط نزدیک و صمیمی قائل نیستند، الگوی دلبستگی بزرگسالی که تحت عنوان «نادیدهانگار» (dismissing) میشناسیم. همانطورکه این افراد نیازهای هیجانی خویش را ابراز نمیکنند، دربرابر نیازهای هیجانی دیگران نیز پاسخگو نیستند، چه به عنوان والد و چه در نقش پارتنر. این افراد چنین نیازهایی را کودکانه، دراماتیک، کلافهکننده و «زیادی» میدانند. آنها که اغلب دور بودن از دیگران را ترجیح دهند، ممکن است بهعنوان افرادی خودخواه تلقی شوند که تنها برای اهداف و اولویتهای شخصی اهمیت قائلاند. بااینحال، هرچند که آنها در ظاهر اهمیتی به روابط نزدیک نمیدهند، ولی تهدید شدن روابط بهشدت آنها را آشفته میسازد، چراکه از درون شدیداً نیاز به چنین روابطی را احساس میکنند.
منبع:
Do You or Your Partner Have an Avoidant Attachment Pattern – Lisa Firestone