در دنیای مدرن، جایی که صفحه نمایش (تلویزیون، اینترنت، تلفن و غیره) جای کتابها و دفترها را گرفتهاند، قدرت تصاویر پیوسته در حال افزایش است و احتمالا ذهن فرد، برای تفکر عمیقتر، کمتر به چالش کشیده میشود. پورنوگرافی نیز بر ظرفیت روانی فرد در فانتزی کردن و تصور کردن تاثیر میگذارد. احتمال این خطر وجود دارد که تصاویر خارجی به تدریج جای فانتزیها (که در درون روان فرد ساخته میشوند) را بگیرند. در نتیجه فرد در استفاده از تصاویر (فیلم، مجله) از نقش فعال به منفعل تبدیل میشود.
تدریجا، شور جنسی به صورت فزایندهای از احساس عشق موجود در یک رابطه فاصله میگیرد. حقیقت عشق ورزیدن، مستلزم مواجه و سهیم بودن است. عشق ورزیدن به فرد دیگری قدرت خاصی در بیرون کشیدن فرد از موقعیت خود شیفتهای را دارد که در آن فرد اعتقاد دارد که به دیگری نیازی ندارد و توانایی هر کاری را به تنهایی دارد. اگر “بتوانم همه چیز را خودم انجام دهم”، به دیگری نیازی ندارم. اما هنگامی که جذب فرد دیگری میشود، متوجه میشود که فقدانی دارد، و به طریقی، به دیگری وابسته هست. بنابراین، عشق ورزیدن مستلزم پذیرش کاستیها در خودش است. و آن دیگری، نمیتواند هیچگاه به طور کامل این کاستیها را رفع کند.
اما در چندپاره سازی هیجانی در افراد معتاد به سکس، کاملا ارضا نشدن برابر است با اصلا ارضا نشدن. به محض اینکه ناکامیای را احساس کنند، از این “دیگری” فاصله میگیرند و آن را با شخص جدیدی جایگزین میکنند و الی آخر … . و این دیگری صرفا به شیای برای رفع نیاز آنها تبدیل میشود که میتواند یک فرد واقعی باشد یا صرفا تصاویر پورنوگرافی. در این چرخه فرد از ابتدای جستجو کردن پورنوگرافی تا فعالیت جنسی، ممکن است احساس هیجان، سرزندگی و لذت را تجربه کند. اما به محض اینکه عمل جنسی انجام شد، احساس غمگینی، پشیمانی، شرم و گناه به سراغ فرد میآید. هنگامی که فرد به ایده آلش دست پیدا نمیکند، احساس تهی بودن و بی ارزش بودن میکند. ناتوانی در احساس رضایت از یک رابطه احساسی و اجبار به تکرار، به فرد احساس عدم کنترل میدهد و باعث میشود برای رهایی از این احساس دوباره وارد این چرخه شود.
منبع:
Estellon V., Mouras H. (۲۰۱۲). Sexual addiction: insights from psychoanalysis and functional imaging. Socioaffective Neuroscience & Psychology. 2: 11814