اعتیاد، اساسا به عنوان اختلال در خود-تنظیمی تعریف میشود که در آن فرد معتاد دشواریهایی در تنظیم عزت-نفس، هیجانات، رفتار و روابطش دارد. کوهات یک ساختار مفهومی را پیشنهاد کرده است که در آن فرد معتاد به الکل یا مواد، در مراحل بسیار ابتدایی رشد دچار آسیب یا تثبیت شده است. ساختار شخصیت همواره به عنوان یکی از فاکتورها در ایجاد رفتارهای اعتیاد آور شناخته شده است. مشکلاتی در ساختار شخصیت، تقریبا در تمام افراد معتاد دیده میشود که به صورت منفعل بودن و محروم کردن خود یا بالعکس، پرخاشگری و خودبزرگ بینی در فرد دیده میشود.
لوین با اشاره به self psychology کوهات، چهار دسته از آسیب خود را در اعتیاد مشخص کرده است:
- ادراکی شکننده از خود
- خود مشغولی بیش از اندازه
- ناتوانی در مراقبت از خود و حفظ عزت نفس
- خود-تخریبی
از نظر لوین، اعتیاد بسیار پیچیده است و نیاز به درمان دارویی و روانشناختی دارد و هدف درمان روانشناختی جایگزین کردن اعتیاد، با روابط، و استفاده از این پیوند هیجانی برای بهبود یکپارچگی شخصیت و رشد خود است.
Krystal اعتیاد را تلاشی ناموفق برای خودیاری میداند. هنگامی که خود از هم پاشیده سعی در ترمیم دارد، فرد معتاد که از درون تهی است، به بیرون از خود پناه میبرد؛ او پیوسته نیازمند پاداش بیرونی است. پاداش بیرونی ناشی از الکل و مواد، یک حس کاذب استقلال و خود مختاری را ایجاد میکند و احساس میکند که نیازی به دیگران ندارد.
از نظر بیون، تحمل ناکامی یکی از فاکتورهای اصلی است که در سالهای اولیه زندگی به کمک مراقبان اولیه در کودک شکل میگیرد. اگر کودک از مراقب خود تحمل ناکامی را بیاموزد، در آینده به احتمال کمتری به سراغ اعتیاد میرود. فرد معتاد از الکل یا مواد برای از بین بردن احساس ناکامیای، که توانایی تحمل آن را ندارد، استفاده میکند. این رهایی، موقتی است و بنابراین فرد دوباره به سراغ الکل و مواد میرود. در راستای نقش ناکامی، Director به نقش همه-توانی در روان-پویایی های سوء استفاده از مواد اشاره میکند. ناکامی از ناتوانی در کنترل نیازهای برآورده نشده، توسط اعتیاد به الکل و مواد جایگزین میشود. “لحظه خیال واهی” وینیکات که در آن کودک احساس میکند تمام نیازهای همه-توانیاش برآورده شده است، توسط معتاد تجربه نشده است. بنابراین، او همواره جای دیگر به دنبال آن میگردد.
منبع:
Wojtynkiewicz E. (2018). Alcohol addiction in the view of psychodynamic theory. Psychoterapia 1 (184).