پیشنهاد و تحلیل فیلم: سارا امین‌الرعایا و پدرام محسنیان

مفاهیم روانکاوانه:


Addictionاعتیاد

Deficitکمبود

Compensationجبران/ تلافی

Neglectغفلت

Emptiness پوچی

Imaginary Worldدنیای خیالی

Doubtتردید

Anxiety اضطراب

Fearترس

Controlکنترل کردن

Masteryبرتری

Reliefتسکین/ آسودگی

Distressپریشانی

Auxiliary Ego ایگوی کمکی

Pleasureلذت

Omnipotenceهمه توانی

Emotionهیجان

Powerlessnessعدم توانایی

Helplessnessدرماندگی

Angerخشم

Rivalryرقابت

Jealousyحسادت

Identificationهمانند سازی

Hope امید

Shame شرم

Desireمیل

Sadomasochism

Conflictتعارض

درام ورزشی بیوگرافی

کارگردان : David O. Russell

سایر آثار کارگردان :

Three Kings 1999

I Heart Huckabees 2004

Silver Linings Playbook 2012

American Hustle 2013

Joy 2015

جوایز. و نامزدی ها :

اسکار ۲۰۱۱ :
نامزدی : بهترین فیلم سال ؛ بهترین کارگردانی ؛ بهترین تدوین ؛ بهترین فیلمنامه ؛ بهترین هنرپیشه نقش مکمل زن

برنده : بهترین هنرپیشه نقش اول مرد ؛ بهترین هنرپیشه نقش مکمل زن

بفتا ۲۰۱۱:
نامزدی : بهترین هنرپیشه نقش اول مرد ؛ بهترین هنرپیشه نقش مکمل زن

سایت IMDb

داستان فیلم:

این فیلم براساس داستان واقعی زندگی ” میکی وارد” یکی از قهرمانان بوکس جهان است که پس از شکست های متوالی در مسابقاتش، تصمیم می گیرد زیر نظر برادر بزرگتر خود، دیکی اوکلاند، که از کودکی اش همیشه الگوی او در بوکس بوده است، تمرینات خود را پیش ببرد و به قهرمانی برسد. آنها در خانواده ای پرجمعیت و ناکارآمد زندگی می کنند که به دلیل وضعیت مالی نامساعد آنها، مادر خانواده، آلیس، به عنوان مدیر برنامه، مسابقاتی را برای میکی ترتیب می دهد که از این راه پولی را به دست آورند. دیکی که به عنوان مربی میکی قرار است به او تمرین دهد، به دلیل اعتیاد به مواد مخدر نمی تواند به خوبی شرایط را مدیریت کند که همین مساله موجب دلسردی میکی برای ادامه دادن مسابقات در کنار مادر و برادرش می شود. میکی این بار تصمیم می گیرد که خودش برای پیروزی در مسابقات قدم بردارد و بر روی موفقیت متمرکز شود تا اینکه بخواهد به مسایل خانوادگی شان اهمیت بدهد ما چنینکاری آن قدر هم برای او آسان نیست.

تحلیل روانکاوانه فیلم مشت زن

این فیلم براساس داستان واقعی زندگی ” میکی وارد” یکی از قهرمانان بوکس جهان است که پس از شکست های متوالی در مسابقاتش، تصمیم می گیرد زیر نظر برادر بزرگتر خود، دیکی اوکلاند، که از کودکی اش همیشه الگوی او در بوکس بوده است، تمرینات خود را پیش ببرد و به قهرمانی برسد. آنها در خانواده ای پرجمعیت و ناکارآمد زندگی می کنند که به دلیل وضعیت مالی نامساعد آنها، مادر خانواده، آلیس، به عنوان مدیر برنامه، مسابقاتی را برای میکی ترتیب می دهد که از این راه پولی را به دست آورند. دیکی که به عنوان مربی میکی قرار است به او تمرین دهد، به دلیل اعتیاد به مواد مخدر نمی تواند به خوبی شرایط را مدیریت کند که همین مساله موجب دلسردی میکی برای ادامه دادن مسابقات در کنار مادر و برادرش می شود. میکی این بار تصمیم می گیرد که خودش برای پیروزی در مسابقات قدم بردارد و بر روی موفقیت متمرکز شود تا اینکه بخواهد به مسایل خانوادگی شان اهمیت بدهد ما چنینکاری آن قدر هم برای او آسان نیست.

فیلم مشت زن مانند دیگر فیلم هایی که در مورد ورزش بوکس ساخته شده است، در کنار به نمایش گذاشتن فانتزی ها، رویاپردازی ها و آرزوها، تنها به همانند سازی های مختص به قهرمان ها نمی پردازد بلکه کمبودها، نقص ها و احتمال شکست خوردن را هم به تصویر می کشد.

میکی وارد

در این فیلم میکی وارد به عنوان شخصیت اصلی داستان یک بوکسور جوان و پرآتیه ایست که در خانواده ای بزرگ شده است که بوکسور بودن یک مسأله مهم خانوادگی محسوب می شود و علاوه بر آن، او برادر ناتنی خود را مانند یک قهرمان و الگو همیشه در نظر داشته است که تمام توجه و محبتهای مادر و خواهرانش حول محور شخصیت دیکی بوده است. قرار گرفتن در چنین جایگاهی رقابت های خواهر- برادری را به ذهن مخاطب می آورد که اگر بخواهد زمانی حسادت، رقابت و خشم خود را بروز دهد، ابژه های مهم زندگی اش را از دست می دهد. به همین خاطر او تلاش می کند که برای خودش جایگاهی به دست آورد که احساس برتری را نسبت به قبل در وجود خود احساس کند.

یکی دیگر از مسایلی که در روابط او با مادر و برادر ناتنی اش، دیکی قابل بررسی است، کنترل شدن او توسط آنهاست با وجود اینکه ابژه هایی قابل اعتماد برای میکی نیستند. در فیلم می بینیم که او چطور با تمام وجود تلاش می کند که موفق شود اما دائماً با مشکلاتی روبروست که زیر بنای آن روابط پیچیده ی خانوادگی آنهاست. از دست دادن قهرمان زندگی اش آن چنان برای او اضطراب آور است که نمی تواند به راحتی خواسته هایش را از خانواده بخواهد. به همین خاطر است که بعد از آشنایی او با شارلین، میبینیم که در بیشتر صحنه های مواجهه با خانواده، شارلین در نقش یک ایگوی کمکی، تلاش می کند به او در کشمکش های رسیدن به خواسته هایش یاری رساند.

ورزش بوکس برای میکی به شکلی نمادین نشان از کشمکش های روزانه خودش ( یا افراد) برای نجات یافتن است که فشار های درونی و بیرونی، انتظارات و نیازها می توانند این بار سنگین را دو برابر کنند. کتک خوردن از رقیبی که وزن بسیار بیشتری از او دارد و خودش هم می داند که شکست می خورد، اما با این وجود به خاطر خانواده اش مبارزه می کند تا پولی به دست آورند که نشان از فشار های بیرونی ست که باید تحمل کند و هم چنین بیانگر عوامل ناخودآگاهی مانند مازوخیسم هم می تواند باشد. در واقع او در آن مسابقه ریسک آسیب رسیدن به خود را پذیرته بود تا برای خانواده خود منفعتی داشته باشد. او به خاطر همین شکست در مسابقه و تحقق نیافتن آرزویش برای برنده شدن، خانه بزرگ تر داشتن و امید داشتن به زندگی با دخترش، دچار احساس شرم نسبت به اطرافیان نیز شده بود.

در بسیاری از ورزش های خشن و آسیب زننده، شناختن امیال ناخودآگاه، طنین انداز مکانیسم های همانند سازی ای هستند که در ورزش ها اتفاق می افتند و مجرای خروجی تنظیم شده ای برای متریال های سرکوب شده ای مانند خشم محسوب می شوند. برای میکی داشتن احساس برتری و مردانگی نسبت به دیکی و قرار گرفتن در مسابقه ای که با پیروزی در آن می توانست موفقیت از دست رفته ی برادر خود را مال خود کند، یکی از عوامل ناخودآگاه او برای موفقیت بود. در آخر فیلم هم دیکی رو به دوربین می گوید که افتخار قدیمی لاوال من بودم و در حال حاضر میکی است که لقبم را به او داده ام.

دیکی اوکلاند

یکی از شخصیت های مهم فیلم مشت زن که بهتر بود در فیلم بیشتر به آن پرداخته شود، وجود شخصیت دیکی اوکلاند برادر ناتنی میکی است که یکی از بهترین بوکسور های دهه ی ۷۰-۸۰ میلادی بوده است. او به دلیل اعتیاد شدید به کراک از روزهای اوج خود در ورزش فاصله می گیرد و دیگر نمی تواند به مسابقات برگردد. همین مسأله باعث می شود زندگی حرفه ای میکی، تحت تأثیر این جریان قرار بگیرد.

معمولاً اعتیاد به مواد مخدر تلاشی بیهوده در جهت جبران یک احساس پوچی درونی، اضطراب، تردید و عزت نفس پایین است. فرد که اعتیاد دارد دنیای موهوم و خیالی را جایگزین واقعیت می کند تا بتواند بر روی محیطی که احساس می کند دیگر نمی تواند کنترلی روی آن داشته باشد، تسلط یابد. در مورد دیکی کاملاً در فیلم مشخص نیست که چه مسایل زیربنایی  موجب مصرف مواد او شده است؛ اما مخاطب متوجه درگیری های روانی دیکی در ارتباط با مادر، مسابقات و اضطراب های او می شود. کارکرد لذت بخشی که مواد مخدر برای فرد دارند راه فراری را از ناراحتی و رنج درونی فرآهم می آورند که شخص به شکل مداومی نمی تواند کنترلی روی رفتارهای خود داشته باشد و علیرغم پیامد های منفی که برایش دارد، نمی تواند شرایط را برای خود مدیریت کند. همین مساله در شخصیت دیکی به وضوح مشخص بود.

احساس آسودگی و لذت برای فرد مبتلا به اعتیاد یک احساس گذراست که فرد از پریشانی خودش و شرایطش غافل بماند و متوجه آسیب های وارده به خودش نباشد. اگر به روند فیلم دقت کنیم، متوجه می شویم که در ابتدا دیکی که به شدت تحت تأثیر کراک است با افتخار از فیلمی صحبت می کند که قرار است از او به عنوان یک قهرمان بسازند، انگار که احساسی از همه توانی درونی در مصرف مواد برای او بازیابی می شود که به شکل متناقضی از درون به شکل یک احساس درماندگی و ناتوانی شدید تجربه می شود که او دوست ندارد در دنیای بیرونی با آن مواجه شود. او با وجود اینکه، برنامه ریزی درستی برای روند پیشبرد مسایل در قهرمانی برادرش ندارد، با حمایت های تعصب آمیز مادرش، میکی را تحت فشار می گذارد. زمانی که فیلم مستند او پخش می شود، آن احساس خود بزرگ بینی با دیدن تصاویر خودش و بازتاب های دیگران، فرو می ریزد و با واقعیت آنچه که سالها درگیرش بوده است، روبرو می شود. به نظر می رسد، دیکی بعد از اینکه از زندان آزاد می شود،  توانایی این را به دست آورده که به جای مصرف مواد راه های دیگری برای مدیریت کردن احساسات دردناک و سخت خود بیابد. وقتی او با مخالفت برادرش برای مربی گری روبرو می شود، برخلاف تصور اطرافیان، به مصرف مواد نمی پردازد و این بار تلاش می کند موانع را از سر راه خود و برادرش بردارد تا در جهت قهرمانی میکی قدمی برداشته باشد.

سکانس انتخابی :

۱. سکانسی از فیلم مشت زن

۲. سکانسی از فیلم مشت زن

۳. بهترین صحنه