اطلاعات اثر:

نام اثر: چای با من و او – Tea with me and he (2014)

نام نقاش: ری سیزر – Ray Caesar

تحلیل نقاشی:

در نگاه اول، این نقاشی ما را یاد قصه‌های و افسانه‌های دوران کودکی می‌اندازد مانند داستان شنل قرمزی و گرگ درنده در جنگل. اما با بیشتر نگاه کردن به آن چندین سوال در ذهن شکل می‌گیرد: شخصیتی که روی سنگ نشسته یک گرگ بوده که توانسته متمدن شود و لباس انسانی به تن کند؟ یا انسانی بوده که اکنون به گرگ تبدیل شده است؟ چگونه این زن کنار این گرگ متمدن شده یا انسان گرگ-چهره آرام نشسته است و چای سرو می‌کند؟ احتمالا حضور این دو شخصیت در یک کادر کنتراست اصلی تصویر است. اگر به زن نگاه بیاندازیم چند نکته قابل توجه است. او جثه‌ای ظریف دارد. پاهایش برهنه است و به زمین نمی‌رسد، همچنین برخلاف شخصیت گرگ-چهره، بر روی صندلی نشسته است. قاعدتا زن هیچ ویژگی جسمانی ندارد که به اتکای آن اینقدر راحت نشسته باشد یا به وسایل و ابزاری همچون سنگ تکیه نکرده است. پس آیا او به نیرویی همچون عشق متکی است که می‌داند از این گرگ آسیبی نخواهد دید؟ دیدن این دو شخصیت در کنار هم می‌تواند تداعی‌گر داستان دیو و دلبر نیز باشد. دیوی که بی‌رحمی‌اش در رابطه با عشق دختری زیباروی و البته مهربان دچار دگرگونی شد. در بین برداشت‌های مختلفی که می‌توان از ارتباط بین این دو شخصیت در تصویر داشت، این نقاشی می‌تواند یادآور مفهوم «بی‌رحمی[۱]» نوزاد در رابطه با مادر و نقش مادر در این رابطه باشد.

یکی از موضوعاتی که وینیکات[۲] در مورد نوزادان مطرح می‌کند «خود بی‌رحم نخستین[۳]» است. نوزاد در رابطه با مادر باید فضایی برای تجربه و ابراز بی‌رحمی‌اش داشته باشد. این بی‌رحمی از جنس لذت و عشق است که نوزاد در بازی با مادر آن را تجربه می‌کند. از آنجایی که باور به وجود این بی‌رحمی سخت است، وینیکات از مثال آتش دهان اژدها استفاده می‌کند. او به گفتار پلینی[۴] اشاره می‌کند که: «چه کسی می‌تواند بگوید که ذات آتش سازنده است یا ویرانگر؟». آیا درندگی و بی‌رحمی این گرگ قرار است سازنده باشد یا ویرانگر؟

وینیکات می‌گوید که مادر تنها کسی است که می‌تواند بی‌رحمی و پرخاشگری نخستین[۵] نوزاد را تحمل کند. در واقع مادر باید از پرخاشگری کودکش جان‌به‌در ببرد. جان‌به‌در بردن یا زنده ماندن مادر (ابژه) به این معنی است که مادر کم و بیش همان شکل بماند و از طریق طرد کردن یا تنبیه کردن این پرخاشگری را تلافی نکند. وینیکات این ویرانگری نخستین را مرتبط با زنده بودن[۶] کودک می‌داند و نه از روی خشم و ناامیدی او. آنچه نوزاد تجربه می‌کند این است که با تغذیه شدن از پستان مادر (با خالی کردن آن)، پستان را نابود می‌کنند. به‌علاوه، نوزاد در زمان شیر‌خوردن پستان مادر را گاز می‌گیرد و با اینکار پستان را نابود می‌کند. وینیکات می‌گوید که این گاز گرفتن به‌طور عمده زمانی که نوزاد هیجان‌زده[۷] و برانگیخته است صورت می‌گیرد و نه زمانی که ناامید شده است. حال اگر به نقاشی نگاهی دوباره بیاندازیم، ریختن چای توسط زن برای شخصیت گرگ-چهره را می‌تواند به مثابه تغذیه کردن یا شیردادن در نظر گرفت.

از آنجایی که به پرخاشگری نوزاد و اعمال آن بر روی پستان مادر اشاره شد، خب است یادآوری کنیم که نگاه‌های دیگر مانند نظریه ملاینی کلاین[۸] این فرآیند تحول را به شکل دیگری تعریف می‌نماید. در نظریه کلاین، نوزاد با رانه پرخاشگری به دنیا می‌آید و وجود این رانه باعث برانیگختن اضطراب نابودی[۹] می‌شود. نوزاد برای رهایی از این اضطراب، ویرانگری خود را بر روی ابژه بیرون (پستان مادر) فرافکنی می‌کند و اینگونه ایگوی نخستین[۱۰] نوزاد از اضطراب نابودن شدن از درون خلاص می‌شود. اما فرافکنی پرخاشگری بر پستان منجر به خطر جدیدی می‌شود. اکنون این پستان (بد) است که ویرانگر و خطرناک ادارک می‌شود و باعث تجربه اضطراب گزندوآسیب[۱۱] می‌شود. برای کاهش خطر آسیب از بیرون، ایگو پستان بد را درون‌فکنی می‌کند تا خطر را تحت کنترل خود در‌آورد. این فرآیند منجر به یک چرخه فرافکنی-درون‌فکنی می‌شود.

در نگاه وینیکات، اگر مادر (ابژه) بتواند از این ویرانگری جان سالم به در ببرد، کودک می‌تواند به ظرفیت استفاده از ابژه دست یابد. اما اگر مادر نتواند این پرخاشگری و بی‌رحمی را تحمل کند کودک خود بی‌رحم[۱۲] را پنهان می‌کند و در وضعیتی تجزیه شده و گسسته[۱۳] از خود قرار می‌گیرد. بر روی میز یک چیز خون‌آلود دیده می‌شود. می‌توان این‌طور تفسیر کرد که این چیز خون‌آلود نمادی از آسیب و تخریب پرخاشگری است و حالا با وجود این آسیب مادر آرام باقی مانده و به بازی با کودک یا به تغذیه کردن او ادامه می‌دهد.

در روند تحول، ویران کردن ابژه (مادر) باعث می‌شود ابژه (مادر) در فضایی خارج از کنترل همه‌توانانه سوژه (کودک) قرار گیرد. نتیجه این اتفاق این است که ابژه خودمختاری و زندگی مستقل خودش را توسعه می‌دهد. نکته مهم دیگر که وینیکات در مورد این ویرانگری تعریف می‌کند این است که ویرانگری سالم به‌ صورت ناآگاه و در فانتزی کودک صورت می‌گیرد و در یکپارچگی و بلوغ هیجانی کودک نقش دارد. شاید به همین دلیل است که این دو شخصیت در آرامش و راحت در کنار هم نشسته‌اند زیرا هم مادر از حوزه کنترل همه‌توانی[۱۴] کودک خارج شده و هم پرخاشگری به‌طور کلی در فانتزی ابراز می‌شود‌، مانند فضای کلی همین عکس که بیشتر شبیه به فانتزی است تا واقعیت.

اگر به شخصیت گرگ-چهره نگاه دوباره‌ای داشته باشیم شاید بتوانیم براساس اینکه دستان او دستان یک گرگ است، این نتیجه را بگیریم که او گرگی بوده که لباس انسانی به تن کرده است. به این معنی که او موجودی است که براساس غرایز خود عمل می‌کند اما حال با پوشیدن لباس انسانی بخشی از آن را تحت کنترل خود درآورده است و به شکلی متمدن شده است (کنترل نمودن غرایز و متمدن شدن می‌تواند یادآورد مباحثی باشد که فروید در کتاب «تمدن و ملالت‌های آن[۱۵]» شرح می‌دهد). با اینکه او یک گرگ است ولی ما با تماشای این نقاشی حسی از ترس یا خطر را تجربه نمی‌کنیم. به زبان دیگر، این تصویر می‌تواند بیانگر این موضوع باشد که هم‌زمان با ویرانگری، نوزاد ظرفیتی برای محافظت از موضوع عشقش یعنی مادر دارد. آنچه اتفاق می‌افتد این است که در ابتدا آزارگری نوزاد به‌صورت شانسی تجربه می‌شود و برای نوزاد همراه با احساس لذت و خشنودی است. سپس نوزاد متوجه می‌شود که او این لذت را با در خطر قرار دادن آنچه مورد عشق است یعنی مادر، بدست آورده است. بنابراین به‌طور طبیعی نوزاد به سازشی می‌رسد که در آن هم لذت خودش از ابراز پرخاشگری را تجربه می‌کند و هم نمی‌گذارد که این پرخاشگری برای موضوع عشقش خیلی خطرناک شود (همان‌طور که اشاره شد، این کار را با ویرانگر بودن در فانتزی انجام می‌دهد). شبیه این اتفاق را در داستان دیو و دلبر می‌بینیم که با ادامه پیدا کردن رابطه آنها دیو از جایی لباس انسان به تن می‌کند و سعی می‌کند از وسیله‌ای مثل قاشق برای خوردن غذا استفاده کند. در واقع او سعی دارد خوی ویران‌گر خود را کنترل کند تا رابطه با ابژه عشق‌اش را محافظت کند.

منبع:

Abram, Jan. The language of Winnicott: A dictionary of Winnicott’s use of words. Routledge, 2018. Winnicott, Donald Woods. The collected works of DW Winnicott. Vol. Volume 2, 1939– ۱۹۴۵. Oxford University Press, 2016. Summers, Frank. Object relations theories and psychopathology: A comprehensive text. Routledge, 2014.

پیوست:


[۱] Ruthlessness

[۲] Winnicott

[۳] Primary Ruthless Self

[۴] Pliny

[۵] Primary Aggression

[۶] Being alive

[۷] Excited

[۸] Melanie Klein

[۹] Annihilation Anxiety

[۱۰] Primitive Ego

[۱۱] Persecutory Anxiety

[۱۲] Ruthless self

[۱۳] Dissociated

[۱۴] Omnipotence

[۱۵] Civilization and Its Discontents