پیشنهادی از ابراهیم درخشانی
عنوان اصلی:
The Matrix of the Mind
Object Relations and the Psychoanalytic Dialogue
روابط ابژه را می توان روابط بین فردی آنگونه که در ذهن بازنمایی می شوند در نظر گرفت. نظریه های روابط ابژه به تحول، آسیب شناسی روانی و درمان برمبنای درونی سازی روابط فرد با ابژه هایش می پردازد.
گرچه در نگاه نخست، اصطلاح روابط ابژه ممکن است انشعابی همگن از روانکاوی کلاسیک را در ذهن تداعی کند، این نظریه ها با وجود توافق در اهمیت درونی سازی روابط ابژه نخستین در شکل گیری شخصیت و تحول و آسیب شناسی آن، و همچنین وفاداری به مفاهیم بنیادین فراروانشناسی فرویدی مانند اهمیت ضمیر ناآگاه و پویش های روانی، در نحوه نگرش به تحول روانی، آسیب شناسی و درمان تفاوت هایی چشمگیر دارند. تفاوت هایی که گاه مطالعه تطبیقی آنها را بویژه برای دانشجویان با سردرگمی همراه می سازد.
از زمان انتشار کتاب گرینبرگ و میچل در سال ۱۹۸۳ با عنوان «روابط ابژه در نظریه روانکاوانه» در راستای معرفی تطبیقی این نظریه ها، تلاش هایی دیگر از سوی برخی از نویسندگان حوزه روانکاوی در تالیف متنی که به درک این نظریه ها کمک کند صورت گرفته است.
کتاب « خاستگاه ذهن» تالیف توماس آگدن یکی از این آثار است. آگدن- که خود را متفکری مستقل می داند- در این اثر که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد، افزون بر نگارشی شیوا، با خوانشی بدیع و مهارتی فردویژه تحول و آسیب شناسی روانی را از نگاه کلاین، فربرن، و وینیکات و با پر کردن شکاف های متن با «استفاده از» مفاهیم نظریه پردازانی چون بیون مورد بررسی قرار داده است.
کتاب دارای ۲۷۰ صفحه در ۹ فصل با عناوین زیر است:
- گفت و شنید روانکاوانه
- غریزه، خیال، و ساختار پیچیده روانشناختی در کار ملانی کلاین
- موضع پارانویید-اسکیزویید: خود به مثابه ابژه
- موضع افسرده و تولد سوژه دارای تاریخ
- درفاصله موضع های پارنویید-اسکیزویید و افسرده
- روابط ابژه درونی
- مادر، نوزاد، و خاستگاه در کار دونالد وینیکات
- فضای بالقوه
- فضای رویا و فضای تحلیلی
به راستی کار آگدن تحسین برانگیز است. با این وجود باید به این نکته توجه داشت که ما در مطالعه کتاب خاستگاه ذهن، با خوانش آگدن از کارهای کلاین، فربرن و وینیکات مواجهیم، خوانشی که گرچه روشنگر و یاری رسان است، مانند هر خوانش دیگری، جایگزین مطالعه بی واسطه آثار این نویسندگان نخواهد شد.
پی نوشت:
*-واژه ماتریکس دارای معانی متعددی است که یکی از آنها، موفعیت و شرایطی است که درآن یک شخص، یک ایده، یک گروه ویا یک جامعه رشد کرده و دچار تحول می شود. با توجه به محتوای کتاب، و با رجوع به فرهنگ معاصر انگلیسی به فارسی هزاره، برابر نهاد «خاستگاه» را برای این واژه انتخاب نمودم.
**-سالها قبل برای نخستین بار با کتاب خاستگاه ذهن و نام توماس آگدن با معرفی استاد گرامی آقای دکتر محمود دهقانی آشنا شدم