پیشنهاد و تحلیل فیلم : سارا امین الرعایا و پدرام محسنیان

مفاهیم روانکاوانه:


Seductiveness فریبندگی، اغواگری

Coping کنار آمدن   

Approval تأیید و موافقت

Object Choiceانتخاب ابژه

Rageخشم و غیظ

Acting outعمل کردن بر اساس تکانه های ناخودآگاه

Power Struggle جنگ قدرت

Devaluationناارزنده سازی

Extra Marital Relationship روابط جنسی خارج از چهارچوب ازدواج

Moralityاخلاقیات

Conscience وجدان

Passionشهوت

Self-Destructivenessخود تخریبی

Abusive Relationship رابطه سوء استفاده گرایانه

Manipulation دستکاری/ فریب

Feeling of Losingترس از دست دادن

Acceptance پذیرش

Feeling Defeated احساس شکست

Jealousyحسادت /غبطه

Retraumatizedدوباره دچار ضربه و آسیب روحی شدن

Guiltاحساس گناه

Part Object/ Whole Object

Despair ناامیدی و مایوس شدن

Emotional Abuse سوءاستفاده عاطفی

Sympathy دلسوزی/همدردی

Facilitating Environment محیط تسهیل گر

Rationalization عقلانی سازی

Indecisivenessتردید و دودلی

Self-Centeredخود محوری

Sexual Desireتمایلات جنسی

یک درام جنایی از هالیوود
کارگردان : woody Allen

سایر آثار کارگردان :

‏Love and death (1975
‏(Annie hall (1977
‏(Interiors (1978
‏(Manhattan (1979
‏(Stardust memories (1980
‏(Zelig (1983
‏(Broadway Danny rose (1984
‏(The purple rose of Cairo (1985
‏(Hanna and her sisters (1986
‏(Radio days (1987
‏(Another woman (1988
‏(Crimes and misdemeanors (1989
‏(New York stories (1989
‏(Alice (1990
‏(Husbands and wives (1992
‏(Manhattan murder mystery (1993
‏(Bullets over broadway (1994
‏(Mighty Aphrodite (1995
‏(Everyone says I love you (1996
‏(Deconstructing Harry (1997
‏(Sweet and lowdown (1999
‏(The curse of jade scorpions (2001
‏(Hollywood ending (2002
‏(Melinda and Melinda (2004
‏(Cassandra’s dream (2007
‏(Vicky Cristina Barcelona (2008
‏(Whatever works (2009
‏(You will meet a tall dark stranger (2010
‏(Midnight in paris (2011
‏(To Rome with love (2012
‏(Irrational man (2015
‏(Cafe society (2016

جوایز و نامزدی ها :

اسکار ۲۰۰۶
نامزدی : بهترین فیلمنامه

گلدن گلوب :
نامزدی : بهترین فیلم ؛ بهترین فیلمنامه ؛ بهترین کارگردانی ؛ بهترین هنرپیشه نقش اول زن

سزار ۲۰۰۶
نامزدی : بهترین فیلم خارجی سال

IMDb rating : 7.6

سایت IMDb

داستان فیلم:

کریس ویلتون (جاناتان ریس میرز) تنیس بازی ایرلندی است که به تازگی بازنشسته شده و برای امرار معاش در لندن مربی تنیس است. کریس با یکی از شاگردانش که اشراف‌زاده‌ای به نام تام هویت (متیو گود) است روابط دوستانه‌ای برقرار می‌کند. کلویی (امیلی مورتیمر) خواهر تام به کریس علاقه‌مند می‌شود و این دو با یکدیگر ازدواج می‌کنند و این ازدواج باعث می‌شود کریس به خانواده متنفذ و متمول هویت وارد شود. ازدواج کریس باعث ارتقای شغلی و ثروتمند شدن وی می‌گردد، اما در این بین کریس با نولا (اسکارلت جوهانسون) نامزد سابق تام که یک هنرپیشه آمریکایی است رابطه برقرار می‌کند…

تحلیل روانکاوانه فیلم امتیاز نهایی

فیلم امتیاز نهایی وودی آلن روایت گر زندگی کریس ویلتون تنیسور باز نشسته ای است که از ایرلند به لندن آمده است تا بتواند زندگی جدیدی را بسازد. کریس از یک خانواده فقیر -به دلیل آشنایی با تام هیوت- وارد یک خانواده ی ثروتمند، با سطح اجتماعی- اقتصادی بالا می شود. حضور او در چنین خانواده ای می تواند بستر مناسبی برای پیشرفت و جاه طلبی های او در زندگی اش شود.دوستی میان کریس و تام موجب آشنایی او با خواهر تام، کلوئی می شود اما در همین حین، علاقه ای به نولا رایس ، نامزد تام که بسیار اغواگر است، پیدا می کند. او وارد رابطه طولانی مدتی با نولا می شود و همین مساله منشأ بروز اتفاقات فیلم می شود (Seductiveness/ Extra Marital Relationship) .

در سراسر این فیلم شاهد تعارض بین شهوت و عقل، وجدان، اخلاقیات و احساس گناه هستیم اما در ادامه ی این تحلیل فیلم، سعی می کنیم به مسایل زیر بنایی و انگیزه های ناخودآگاه شخصیت های فیلم بپردازیم که این تعارض ها بیانگر کدام امیال و انگیزه های ناخودآگاه فرد است (Morality/ Conscience/ Passion).

کریس

 در داستان این فیلم کریس فردی است که در روابط اش فقط به منافع و اشتیاق خود فکر می کند  و عواقب کارهایش را در نظر نمی گیرد. در صحنه ای که نولا با او صحبت می کند به او می گوید که شرایط کریس در مقایسه با خودش خیلی بهتر است و او می تواند در خانواده هیوت به خوبی پیش برود مگر اینکه خودش آن را خراب کند. در اینجا می توان به خودتخریبی کریس برای داشتن رابطه با نولا اشاره کرد که موقعیت خودش را در چنین خانواده ای به خطر می اندازد (Self-Destructiveness).

کریس در جهت رسیدن به مقصودش از شیوه های متفاوتی استفاده می کند:

در واقع کریس در رابطه با کلوئه و جذب کردن او به خودش موضعی منفعلانه می گیرد، معصوم بودن، فروتنی، احترام موارد برجسته ای است که در رابطه با کلوئی به کار می گیرد. او از ابتدای فیلم نشان می دهد که با کلوئی هم عقیده است و به خواسته ها و نیازهای او اهمیت می دهد ، در صورتی که با چنین رفتاری  از موقعیت به نفع خود استفاده می کند. مانند صحنه ای که در آن با کلوئی قرار بود در خانه وقت بگذرانند، اما زمانی که متوجه شد تام و نولا آنها را دعوت به سینما کرده اند برای دیدن نولا (در فانتزی اش ابژه عشقی بالقوه ای برای کریس است) با حرفهایش و تایید صحبت های کلوئی تلاش کرد نظر او را برای  رفتن به سینما عوض کند (Abusive Relationship/ Manipulation) .

در مقابل کریس برای ارتباط برقرار کردن با نولا فعالانه سعی در جذب کردن او می کند و بی پروا در مورد جذابیت نولا صحبت می کند. در صحنه ای که کریس با نولا آشنا می شود می توان این مساله را دید که کریس با وجود اینکه در بازی با ضربه محکمی که به توپ پینگ پونگ می زند می خواهد قدرت خود را در برابر زنی که در بازی به دنبال بازنده بعدی است، نشان دهد اما می توان آن را عدم توانایی کریس برای شکست و پذیرش آن برداشت کرد. نمونه ی دیگر آن را زمانی می توانیم ببینیم که برای ترک کردن کلوئی باید بپذیرد که در زندگی مشترکشان به بن بست رسیده و آن را رها کند اما نمی تواند با از دست دادن همسر، و موقعیت اجتماعی و کار خود کنار بیاید. همچنین،  او در روابط اش حسی از عشق و حمایت کاذب را در کلوئی و نولا بوجود می آورد و سعی می کند که انگیزه های ناخودآگاه و سوء استفاده عاطفی که از این روابط می کند، محفوظ باقی بمانند ( Fear of Losing, Coping, Acceptance).

در روابط خارج از زندگی زناشویی علل متعددی می تواند تأثیرگذار باشد مانند خشم، اشتیاق زیاد برای رابطه جنسی، فانتزی های ناخودآگاه، فقر عاطفی در رابطه زناشویی. در فیلم می بینیم که تعارض کریس برای انتخاب بین نولا و کلوئی در واقع به دلیل خود محوری، میل جنسی زیاد او به نولا و عدم توانایی برای تصمیم گیری است .(Indecisiveness, Self-Centered, Sexual Desire) او از کلوئی موقعیت اجتماعی ، ثروت، حمایت و آسایش می گیرد، در حالی که نولا می تواند تجلی تمایلات جنسی و اشتیاق بی پروای او باشد. به معنای دیگر نمی تواند با ابژه به عنوان یک کل ارتباط برقرار کند ( Part Object/ Whole Object). یکی از دفاع های کریس برای نگه داشتن نولا در رابطه، استفاده از توجیه عقلانی است مانند زمانی که به نولا می گوید که کلوئی ناامیدانه تلاش می کند که حامله شود و رابطه اش با او کاملا مکانیکی است (Rationalization)

زمانی که تصویر اجتماعی که از خود ساخته، سبک زندگی و قدرت او مورد تهدید قرار می گیرد، شاهد این هستیم که با کشتن نولا و فرزند متولد نشده ی خود سعی دارد این مانع که در راه منافع شخصی خود است، را بردارد.کریس حتی در مواجهه با پلیس هایی که نسبت به قتل نولا و همسایه اش به او مظنون شده اند، در ابتدا با استفاده از انکار سعی می کند از موقعیت خلاص شود ولی وقتی با دفترچه خاطرات نولا مواجه می شود از توانایی خود برای فریب دادن آنها استفاده می کند تا متهم به قتل معشوقه ی خود نشود.

کلوئی

آشنایی کلوئی با کریس خیلی آرام شروع می شود، آنها از طریق تام برادر کلوئی در یک اپرا همدیگر را می بینند. در این صحنه های ابتدایی کریس فردی کاملا مبادی آداب رفتار می کند. اشتیاق و توجه از سمت کلویی کاملا مشخص است و در واقع کلوئی است که برای رابطه تمایل نشان می دهد و از طرف برادرش کریس را به مهمانی خانوادگی دعوت می کند که همین مهمانی شروع رابطه ی آنهاست. نوعی که کریس با کلویی رابطه برقرار می کند به صورتی ست که اشتیاق کلوئی به ارتباط بیشتر باشد و از این طریق بتواند رابطه را تحت کنترل خود پیش ببرد و با ریسک کمتری می تواند وارد خانواده هیوت شود، در حالی که کاملا نشان می دهد، فردی ست که تحت اختیار خانواده کلوئی است.

در صحنه ی مهمانی خانوادگی هیوت، وقتی مستقیما با همدیگر صحبت می کنند ، کریس احساس دلسوزی او را برانگیخته می کند ” پس تو پسر بچه ای فقیر از ایرلند هستی که به لندن اومدی”  و کلوئی با حالتی مادرانه وارد رابطه با کریس می شود تا بتواند محیطی را برای او فراهم کند که کریس در آن رشد کند و به آرزویش برسد (Sympathy/ Facilitating Environment). در فیلم رابطه ی حمایتگرانه ی او با کریس کاملا مشخص است مانند زمانی که کلوئی با خانواده اش در مورد اینکه موقعیت کاری را به کریس پیشنهاد بدهند صحبت می کند.

در عین حال به دلیل رابطه ی سوء استفاده گرایانه ای که کریس با کلوئی برقرار می کند، حتی زمانی که کلوئی به او شک می کند که او در حال خیانت است، برای برگرداندن توجه کلوئی از احساس گناه و یأسی صحبت می کند که موجب می شود کلوئی از اینکه برای بچه دار شدن اصرار دارد دچار احساس گناه شود (Guilt/ Despair/Emotional Abuse).

نولا

نولا به دلیل ظاهر جذاب و فریبنده ای که دارد، در رابطه با مردان احساس قدرت می کند که این کاملا در صحنه ی دیدار اول کریس و نولا مشخص است. او برای اینکه کریس را به بازی دعوت کند می گوید: ” قربانی بعدی من کیه؟” در حالی که در اخر فیلم خودش قربانی رابطه با کریس می شود. کریس هم به او اجازه می دهد که این احساس قدرت در او شکل بگیرد. هرچه بیشتر رابطه شان پیش می رود رابطه تحت کنترل کریس پیش می رود.کشمکش های آنها بر سر قدرت در رابطه، به صورت بالقوه شرایط آسیب زای تهدید کننده ای را فراهم می کند که منجر به مرگ نولا می شود( Power Struggle).

نولا به دلیل عدم موفقیتش در بازیگری احساس شکست می کند و نمی تواند با این احساس کنار بیاد (Feeling Defeated). مادر تام ، النور که با ازدواج آنها مخالف است دائماً این مسأله  را پیش می کشد و تلاشهای نولا برای بازیگر شدن را کم ارزش جلوه می دهد و به او می گوید نولا باید با واقعیت روبرو شود و به شکست خودش در کارش اعتراف کند ولی این کار را نمی کند و باز هم ادامه می دهد (Devaluation). به نحوی می توان رقابت النور با نولا  بر سر پسرش را نیز مشاهده کرد. ناراحتی و عصبانیت نولا از این ناارزنده سازی موقعیت مناسبی برای کریس فراهم می کند تا فانتزی شهوت انگیز خود را عملی کند که از طرفی این رابطه شهوت انگیز برای هر دوی آنها می تواند شکلی از ابراز خشم و میل مفرط آنها باشد (Rage/ Passion, Acting out).

باردار شدن نولا، احساس متزلزل بودن رابطه اش با کریس و حسادت او به کلوئی را برانگیخته می کند و این موجب می شود که کریس را تحت فشار قرار دهد همسرش را ترک کند. اینکه تردید و ناتوانی کریس برای ترک همسرش را می بیند، موجب عصبانیت و خشم بیشتر نولا می شود و تلاش می کند تا بتواند رابطه خود با او را علنی کند. با توجه به تاریخچه ی زندگی نولا (پدرش در دوران بچگی نولا، خانواده را ترک کرده است و مادرش به دلیل اعتیاد به الکل قادر به مدیریت خانواده اش نبوده است ) در چنین موقعیتی دوباره احساس طرد شدن  را تجربه می کند. پیشنهاد کریس برای سقط جنین با مخالفت نولا روبرو می شود به این خاطر که دو بار دیگر هم بر خلاف خواسته اش این کار را کرده است و فکر انجام دادن آن برایش دوباره تجربه کردن همان احساسات دردناک است ( Jealousy/ Retraumatized)

تام

ارتباط تام با نولا تحت تأثیر نظرات و تأیید مادرش است. با وجود اینکه آنها نامزد کرده اند اما دخالت های مادرش موجب کنار کشیدن تام از رابطه می شود. زمانی که تام با فرد جدیدی آشنا می شود و آن فرد مورد قبول مادرش است به کریس می گوید: “مادرم از آشنایی من با این دختر بسیار خوشحاله و توی آسمونه هفتمه” و اینکه “دوست ندارم اعتراف کنم که نظر مثبت مادرم فاکتور مهمی در انتخاب همسرم است ” (Approval/ object choice).

کلام آخر

فیلم امتیاز نهایی دنیایی پر از اتفاقات تصادفی است که انگار هیچ پیامدی برای رفتارهای غیر اخلاقی شخصیت اول داستان وجود ندارد. با این حال، شانس تنها عامل نیست. در اصل توانایی کریس برای دستکاری محیط وفریب دادن اطرافیان باعث می شود او به منافع شخصی و  قدرت اجتماعی برسد. در عین حال او در صحنه ای که با روح نولا و خانم ایتسبی که همسایه نولاست صحبت می کند به سرکوب کردن احساس گناهش برای پیش رفتن در زندگی اشاره می کند ” تو می تونی احساس گناه را زیر فرش پنهان کنی و ادامه بدی.” باز هم در همین صحنه می توان از صحبتهای کریس توجیه عقلانی برای قتل آنها را برداشت کرد. ” بی گناهان گاهی کشته می شوند تا راهی برای طرحی بزرگتر باز کنند.”

سکانس انتخابی :

۱. سکانسی از فیلم امتیاز نهایی

۲- سکانسی از فیلم امتیاز نهایی