پیشنهاد و تحلیل فیلم : پریا نقی زاده و پدرام محسنیان

مفاهیم روانکاوانه:

Peer group
Male gaze
Fetishism فتیشسم
Fantasy of rescue فانتزی رهایی بخشی
Oedipal complex عقده ادیپ
Power قدرت
Weakness ضعف
Masculinity مردانگی
Jealousy غبطه
Envy حسادت
Humiliation خوار کردن
Shame شرم
Cultural value ارزش های فرهنگی
Murderous wish امیال به قتل رساندن
Experience تجربه
Curiosity کنجکاوی
Disobedient نافرمان
Spiteful کینه توز
Voyeurism چشم چرانی
Phallus
Stereotype gender roles
Caring نگهداری
Taboo تابو

Superego سوپرایگو
Masturbation خودارضایی
Betrayal خیانت
Magical thinking تفکر جادویی
Love and hate عشق و نفرت
Competition رقابت
Rape تجاوز
Revenge انتقام
Anger خشم
Somatization بدنی سازی
Projective identification همانندسازی فرافکنانه
Repair ترمیم
Harm آسیب
Sexual wish امیال جنسی
Idealization ایده آل سازی
De-idealization
Exhibitionism نمایشگری
Splitting جداسازی
Part object
Whole object
Protection مراقبت
Fear of destroying the object ترس ازبین بردن ابژه

شاهکاری زیبا از سینمای ایتالیا

کارگردان : Giuseppe Tornatore

سایر آثار هنرمند :

(Cinema Paradiso (1988
(Everybody’s fine (1990
(A pure formality (1994
(The star maker (1995
(The legend of 1900 (1998
(The unknown woman (2006
(Baaria (2009
(The best offer (2013

نامزدی‌ها:

بهترین فیلمبرداری ؛ بهترین موسیقی متن در اسکار ۲۰۰۱
بهترین فیلم خارجی ؛ بهترین موسیقی متن در گلدن گلاب ۲۰۰۱
بهترین فیلم سال خارجی در بفتا ۲۰۰۱
خرس طلایی در برلین ۲۰۰۱

IMDb rating : 7.5

سایت IMDb

داستان فیلم:

داستان فیلم از سال ۱۹۴۰ و شرکت ایتالیا در جنگ جهانی دوم آغاز می‌شود؛ همسر مالنا، نینو اسکوردیا به جنگ می‌رود و مالنا در شهر کوچکی در جزیره سیسیل همراه با امید به پایان جنگ و بازگشت شوهرش تنها می‌ماند. فیلم در ادامه به زندگی فلاکت‌بار مالنای تنها و زیبا و همچنین ماجرای عشق شیفته‌وار پسری تازه بالغ به او می‌پردازد. مالنای زیبا به زودی برخوردهای جدیدی از اهالی روستا دریافت می‌کند. او هر گاه از پیاتزا می‌گذرد، با نگاه‌های شهوانی و صدای سوت مردان و نگاه سنگین و پچ پچ‌های زنان رو به رو می‌شود. سپس خبر کشته شدن همسرش به او می‌رسد و پدرش که او را طرد کرده‌است نیز در بمباران سیسیل به وسیله متفقین کشته می‌شود. او «دیگر تکیه گاهی ندارد و هیچ‌کس نیست که از ارزش‌های اخلاقی او دفاع کند و هدف شکار جنسی او است. پس از هتک حرمتی که دندانپزشک شکست خورده از او می‌کند، باید در دادگاه از اتهام «رفتار نانجیبانه» که او را به آن متهم کرده‌اند، دفاع کند یا به مدت دو سال به زندان برود.» وضع زندگی مالنا روز به روز بدتر می‌شود و تاجری محلی شکر و قهوه و مایحتاج او را به ازای رابطه جنسی به او می‌دهد. مالنا تسلیم شده و روسپی مردان محلی و سپس افسران آلمانی می‌شود.

تحلیل روانکاوانه فیلم مالنا

فیلم مالنا روایتی از زبان رناتو آموروسو است که داستانی را در زمان نوجوانی‌اش تعریف می‌کند، داستانی از فوران غرایز جنسی، عشق و فانتزی‌های مربوط به آن. این فیلم برگرفته از داستانی به قلم لوچانو وینچنزونی است. (Sexual instincts/ Fantasy/ Love/ Adolescence)

رناتو نوجوانی است که سعی دارد با به دست آوردن لوازمی مانند دوچرخه یا شلوار بلند به عنوان نشانه‌هایی از مردانگی، کاری کند که در گروه نوجوانان بزرگتر پذیرفته شود. این گروه مالنا را تعقیب می‌کنند و با چشم‌چرانی از فانتزی‌های جنسی خود حرف می‌زنند. آنها با حرف زدن از مسائل جنسی احساسی از ورود به دنیای بزرگسالی را برای خود خلق می‌کنند. (Peer group)

مالنا زیبایی اعجاب‌انگیزی دارد که نگاه مردان را به دنبال خود می‌کشد. حرکت دوربین از روی کفش‌ها و پاهای او معنای فتیش را به ذهن مبادر می‌کند. نشان دادن مالنا به عنوان زنی که به غیر از بدنش چیز دیگری برای تعامل با دنیای بیرون ندارد، انتقادهای زیادی را به همراه داشته است. همچنین حضور همسر در کنار او به عنوان مانعی بر سر راه مردان عمل می‌کند که در برابر میل جنسی خود مقاومت کنند. اما زمانی که خبر مرگ همسر مالنا به شهر می‌رسد، مالنا به عنوان زنی بی‌دفاع نمایش داده می‌شود که بدون حضور نام همسر توانایی مراقبت از خود را ندارد. مالنا برای رناتو نیز ابژۀ جنسی است اما در کنار آن او فانتزی‌های متعددی از نجات مالنا دارد و می‌خواهد او را تصرف کند. (Male gaze/ Fetishism/ Fantasy of rescue)

مالنا با زیبایی خود مردان را جذب خود می‌کند و مردان برای به دست آوردن او با یکدیگر رقابت می‌کنند. مردان برای نشان دادن مردانگی خود شایعاتی مبنی بر داشتن رابطه با مالنا می‌سازند تا نشان دهند از میان تمام مردان شهر خودشان انتخاب شده‌اند. بدین ترتیب، از فانتزی رابطه با مالنا برای خود مردانگی و قدرت می‌خرند. زنان شهر نیز با دیدن اینکه مردان دیگر و همسران‌شان جذب مالنا شده‌اند، واکنش‌هایی مبنی بر حسادت نشان می‌دادند. (Oedipal complex/ Power/ Masculinity/ Jealousy)

در صحنه‌ای می‌بینیم که گروهی از زنان با اتهام همدستی مالنا با سربازان نازی او را به شکل تحقیرآمیزی کتک می‌زنند، موهایش را می‌برند و با القای احساس شرم او را از شهر بیرون می‌اندازند. این زنان با این کار از ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی جامعۀ خود محافظت می‌کنند. همچنین آنها حسادت خود به زیبایی مالنا و میل به کشتن او را با فاشیست خواندن او توجیه می‌کنند.  (Humiliation/ Shame/ Cultural values/ Envy/ Murderous wish)

رناتو تنها پسر در خانواده است. او فرمان‌بردار والدینش است و هیچ‌گاه از مدرسه غیبت نمی‌کند. اما زمانی که مالنا را برای اولین بار می‌بیند و نعوظ را تجربه می‌کند رفتارش تغییر می‌کند. او از مدرسه فرار می‌کند تا بتواند مالنا را از دور تماشا کند؛ فرمان‌برداری او از والدینش از بین می‌رود و زمانی که دیگران از مالنا بد می‌گویند خیلی زود کینه به دل می‌گیرد. در لیوان آنها تف می‌اندازد، در کیف زنان ادرار می‌کند یا شیشه مغازه را می‌شکند. (New experience/ Curiosity/ Disobedient/ Spiteful/ Voyeurism)

سنین نوجوانی زمانی است که افراد انرژی جنسی خود را به فرد دیگری معطوف می‌کنند. برای رناتو این شخص مالنا بود. رناتو تلاش می‌کرد رفتارهای بزرگسالان را تقلید کند تا بتواند در گروه دوستان بزرگتر از خودش پذیرفته شود. او به جای شلوارک، شلوار می‌خواست و در پیرایشگاه می‌خواست روی صندلی بزرگسالان بنشینند تا بدین ترتیب اختلاف سنی خود با مالنا را در دنیای خیالی کمتر کند. در گروه همسالان، پسرها در مورد ابعاد آلت جنسی خود مبالغه می‌کنند و آن را به عنوان نشانی از مردانگی و قدرتمند بودن در نظر می‌گیرند. رناتو که حالا شنیده است شلوار کوتاه نشانی از آلت کوتاه و متعاقب آن فالوس ضعیف است، مصمم می‌شود شلوار پدرش را بدزدد. (Phallus)

رناتو مالنا را در لباس سفید خیال می‌کند، گویی او عروسی است که حالا به عقد رناتو و تصرف او درآمده است. او برای مالنا نامه می‌نویسد اما برای آنکه مانند دیگر مردان شهر با عشقش به مالنا آسیب نرساند، از فرستادن نامه‌ها منصرف می‌شود. رناتو برای برآورده ساختن نقش جنسیتی سنتی مردان، در راستای مراقبت از مالنا تلاش می‌کند. او که می‌داند به دلیل اختلاف سنی زیادش با مالنا، رابطه با او برایش ممنوعه است، سعی می‌کند نزدیک نشود و از دور از او مراقبت کند. او به قدیسی در کلیسا حرف‌های ممنوعه خود را می‌گوید و از او می‌خواهد به شکلی نیابتی از مالنا مراقبت کند. (Stereotypical gender roles/ Caring/ Fear of destroying the object/ Taboo/ Superego)

رناتو شایعاتی که پشت سر مالنا وجود دارد را باور نمی‌کند و مالنا را همانند قدیسه‌ای آسمانی پاک می‌داند. زمانی که همسر مالنا فوت می‌کند نیز مالنا در تمثالی شبیه به مریم مقدس قرار می‌گیرد. رناتو چنین تصوری را نسبت به مالنا در سر دارد، تا اینکه روزی متوجه می‌شود مالنا به خانه‌ای می‌رود که صاحب آن مشخص نیست. او احساس می‌کند که مالنا به تصورش از پاکی و صداقت مالنا خیانت کرده است. او دیالوگی را که در سینما می‌شنود بین خودش و مالنا تصور می‌کند: «پس چیزی که مردم میگن درسته!… به من دروغ گفتی… میدونستم یه زن هرزه‌ای» (Betrayal)

علی‌رغم این احساس خیانت، رناتو عشق خود به مالنا را از دست نمی‌دهد. او عشق و نفرت همزمانی را تجربه می‌کند. زمانی که دانش‌آموزان سر کلاس به پدر مالنا که ناشنوایی نسبی دارد، تمایلات جنسی خود در مورد مالنا را مطرح می‌کنند، رناتو در نهایت روی سر آنها تف می‌اندازد. زمانی که متوجه می‌شود صاحب‌خانه‌ای که مالنا به خانه‌اش می‌رود در واقع پدر او است، عشقش با قدرت بیشتر پررنگ می‌شود و فانتزی‌های متعددی از نجات مالنا را هنگام خودارضایی از سر می‌گذراند. حتی زمانی که پدرش طبق افکار وسواسی و تفکر جادویی به او اخطار می‌دهد که به خاطر این کار نابینا می‌شود، فانتزی رابطه با مالنا هنگام نابینایی نیز به خیالش راه پیدا می‌کند. این موضوع  را می‌توان چنین برداشت کرد که رناتو چشم خود را بر روی هر آنچه که می‌تواند عشق مالنا را از او بگیرد، می‌بندد. (Masturbation/ Magical thinking/ Love-hate)

بعد از فوت همسر مالنا، نامه‌ای به دست پدرش می‌رسد که می‌گوید مالنا با تمام مردان شهر رابطه دارد. معلم کلاس را ترک می‌کند و رناتو با یکی از پسرهایی که به مالنا تهمت می‌زند دعوا می‌کند. او خود را مانند گلادیاتوری خیال می‌کند که برای جلب رضایت ملکه که در این خیال مالنا است، تلاش می‌کند و می‌خواهد در رقابتی که بین مردان شهر برای تصرف او آغاز شده برنده شود. (Competition)

بعد از این، پدر از مالنا روی برمی‌گرداند و مالنا تنهاتر از قبل می‌شود. او به اتهام از هم پاشیدن زندگی خانوادگی دندان‌پزشک شهر به دادگاه فراخوانده می‌شود. دندان‌پزشک با دروغ‌گویی در مورد رابطه داشتن با مالنا می‌خواهد مردانگی خود و برنده شدن در رقابت میان مردان را به خورد دیگران دهد. در نهایت، مالنا به کمک وکیل از خود دفاع می‌کند و برندۀ دادگاه می‌شود. وکیل به جای پول از مالنا رابطۀ جنسی می‌خواهد. مالنا پولی برای پرداخت ندارد اما تمایلی به پرداخت بدهی خود از طریق بدنش ندارد. با وجود این مخالفت از سمت مالنا، وکیل به عمل جنسی ادامه می‌دهد و در واقع به او خیانت می‌کند. (Rape)

رناتو هنگام دیدن این صحنه از روی درخت پایین می‌افتد و دستش می‌شکند. او با عصبانیت نزد قدیسی می‌رود که قرار بوده از مالنا محافظت کند. رناتو که احساس می‌کند قدیس به او خیانت کرده و هم به او و هم به مالنا آسیب رسانده است، دست به تلافی می‌زند و دست قدیس را می‌شکند. بعد از آنکه تصور پاک بودن مالنا خراب می‌شود، رناتو در سینما کنار زنی فاحشه می‌نشیند. (Revenge/ Anger)

مالنا بعد از آنکه قربانی تجاوز می‌شود و بعد از آنکه پدری که او را پس زده بود فوت می‌کند؛ تصمیم می‌گیرد در ازای غذا با مردان رابطۀ جنسی داشته باشد. او در نهایت با فرافکنی دیگران بر روی او به عنوان زنی که با مردان متعدد رابطه دارد، همانندسازی می‌کند. (Projective identification)

زمانی که رناتو متوجه می‌شود که شایعات دیگران در مورد مالنا به حقیقت پیوسته و او حتی با دشمن هم‌خوابگی می‌کند، غش می‌کند. تحمل این خیانت برای او آنقدر دشوار است که با بدنش واکنش نشان می‌دهد. (Somatization)

پدر رناتو این واکنش بدنی را نشانۀ نیاز رناتو به داشتن رابطۀ جنسی برداشت می‌کند و او را به فاحشه‌خانه‌ای می‌برد که بتواند امیال جنسی را ارضا کند. رناتو جذب زنی می‌شود که همانند مالنا آرام است و تلاش نمی‌کند خود را جذاب یا زیبا نشان دهد.

زمانی که صلح برقرار می‌شود زن‌های شهر مالنا را از شهر بیرون می‌کنند. رناتو صفحۀ موسیقی‌ای را که یادآور مالنا است به دریا می‌اندازد تا بتواند او را فراموش کند. او وارد رابطه با دختری هم‌سن‌وسال خود می‌شود و به نشانۀ مرد شدن و بزرگسالی سیگار دود می‌کند.

رناتو به همسر مالنا که حالا از جنگ بازگشته کمک می‌کند تا مالنا را پیدا کند و از پاکی او می‌گوید تا در نهایت مرد دیگری جز خودش بتواند از مالنا مراقبت کند. مالنا به همراه همسرش به شهر باز می‌گردد. حالا زن‌ها که شکستگی او و بالا رفتن سنش را می‌بینند و به واسطۀ داشتن «مردی بالای سرش» او را امن تصور می‌کنند، سعی در جبران رفتار خشن خود می‌کنند و با او مهربان رفتار می‌کنند. نشان دادن تصویر زن به عنوان موجودی که باید به سرپرستی مردان درآید تا خطری برای جامعه نداشته باشد مورد انتقاد زیادی قرار گرفته است.

سکانس انتخابی :

۱. تماشای مالنا

۲. خیانت کار

۳. پسر دانش آموز

۴. خوش شانسی