پیشنهاد و تحلیل فیلم: سارا امین‌الرعایا و پدرام محسنیان

مفاهیم روانکاوانه:


Moral Masochism خودآزار گری اخلاقی

Resistanceمقاومت

Sublimationوالایش

Conflictتعارض

Angerخشم

Regretندامت

Guiltگناه

Repressionسرکوبی

Rage غضب/ جوش و خروش

Paranoid-Schizoid Positionموضع پارانویید- اسکیزویید

Holdingدربرگیری

Responsibilityمسئولیت

Part Objectپاره ابژه

Whole Objectابژه کل

Acceptanceپذیرش

Anxietyاضطراب

Bad Objectابژه بد

Dreamرویا

Hopeامید

Frustration ناکامی/ درماندگی

Despair ناامیدی

Passivity انفعال

Destructive Angerخشم مخرب

Death Instinct غریزه مرگ

Life Instinctغریزه زندگی

Oedipus Complexعقده ی ادیپ

Controlکنترل کردن

Abstinence امتناع/ پرهیز

Humiliationتحقیر

Self-Punishmentخود تنبیهی

Sexual Desireمیل جنسی

Satisfactionارضا

بیوگرافی تاریخی ؛ درام

IMDb rating: 8

کارگردان : Richard Attenborough

سایر آثار فیلمساز :
A bridge too far 1977
Crying freedom 1987
Chaplin 1992
Shadowland 1993
In love and war 1996
Grey owl 1999

جوایز و نامزدی ها :

اسکار ۱۹۸۳
نامزد : بهترین صدابرداری ؛ بهترین موسیقی ؛
برنده : بهترین فیلم ؛ بهترین کارگردانی ؛ بهترین فیلمنامه ؛ بهترین فیلمبرداری ؛ بهترین تدوین ؛ بهترین هنرپیشه نقش اول مرد ؛ بهترین طراحی صحنه.

بفتا ۱۹۸۳ :
نامزد : بهترین فیلمنامه ؛ بهترین فیلمبرداری ؛ بهترین تدوین ؛ بهترین طراحی صحنه؛ بهترین صدابرداری ؛ بهترین موسیقی
برنده : بهترین فیلم ؛ بهترین کارگردانی ؛ هنرپیشه نقش اول مرد ؛بهترین هنرپیشه نقش مکمل

سایت IMDb

داستان فیلم:

نبوغ سیاسی و دستاوردهای گاندی، تأثیر او در تاریخ جهان و آگاهی بشریت از اصالت و قدرتشان بی نظیر است. علاوه بر این، خشونت هایی که امروز در سراسر جهان شاهد آن هستیم، می تواند ما را ترغیب کند به مطالعه و بازنگری زندگی مردی بپردازیم که نظریه و کنش های سیاسی بدون خشونت او در نهایت منجر به استقلال هند شد. فیلم ” گاندی” سالهای متمادی مبارزات ماهاتما گاندی را به خوبی به تصویر می کشد.

تحلیل روانکاوانه فیلم گاندی

نبوغ سیاسی و دستاوردهای گاندی، تأثیر او در تاریخ جهان و آگاهی بشریت از اصالت و قدرتشان بی نظیر است. علاوه بر این، خشونت هایی که امروز در سراسر جهان شاهد آن هستیم، می تواند ما را ترغیب کند به مطالعه و بازنگری زندگی مردی بپردازیم که نظریه و کنش های سیاسی بدون خشونت او در نهایت منجر به استقلال هند شد. فیلم ” گاندی” سالهای متمادی مبارزات ماهاتما گاندی را به خوبی به تصویر می کشد.

فیلم با صحنه ی کشته شدن گاندی توسط یک هندوی متعصب شروع می شود و در ادامه داستان، فیلم به زمان گذشته بر می گردد، زمانی که اولین جرقه ی مبارزات بدون خشونت و مقاومت مدنی در ذهن گاندی زده می شود و تلاشهای بسیاری در جهت برابری اجتماعی انجام می دهد. به همین خاطر نام گاندی مترادف نافرمانی های مدنی و غیر خشونتی و استقلال هند است.

ابعاد سازنده ی شخصیت گاندی

یکی از مفاهیم اصلی مبارزات گاندی و پیروانش برای استقلال هند همانطور که پیشتر ذکر شد، مقاومت بدون خشونت است. مقاومت بدون خشونت اعمالی را شامل می شود که تحت هیچ شرایطی فرد به صورت آگاهانه به خود و دیگران آسیب نمی رساند که نمونه های بسیاری از آن را در رفتارهای گاندی در طی فیلم می بینیم. در واقع این تفکر می تواند از این باور ناشی شود که صدمه زدن به مردم، حیوانات یا محیط زیست برای دستیابی به نتیجه ی دلخواه، غیر ضروری است و ممکن است به یک فلسفه کلی خودداری از خشونت یا اصول اخلاقی، معنوی خاصی نیز اشاره داشته باشد که گاندی در طی فیلم به همه ی آن ها اشاره می کند.

 این اقدامات غیر خشونت آمیز که مقاومت مدنی نیز خوانده می شود را گاندی جایگزینی برای پذیرش منفعلانه ستم یا مبارزه مسلحانه علیه آن می دانست. او از همان ابتدای فیلم که با تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی مواجه می شود اینکه افراد هندی ساکن در آن منطقه اعتراضی به این تبعیض ندارند و این ظلم را در حق خود پذیرفته اند به شدت برآشفته می شود و شروع به مبارزه با قوانینی که مخالف آنهاست، می کند. از جمله کارهایی که او در این مبارزات برای تغییر اجتماعی انجام می داد می توان به عدم همکاری گسترده، نافرمانی مدنی ، اقدام مستقیم بدون خشونت و مداخله اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اشاره کرد. سوزاندن گذرنامه های هندی ها، سوزاندن لباس هایی که تولید شده ی کارخانه های انگلیسی بودند، تولید نمک، آموزش افراد برای مقاومت های بدون خشونت، ترغیب افراد به تولید کردن لباس های خود شان که در آخر هم چرخ نخ ریسی گاندی نماد پرچم ملی این کشور می شود، همگی نمونه هایی از این مقاومت بدون خشونت هندیان بوده است.

ساتیاگراها به شکلی از مقاومت بدون خشونت و مخالفت مدنی اشاره دارد  که نسبت به حقانیت خواسته های خود اصرار می ورزند. افراد زیادی در طول تاریخ تحت تأثیر این مکتب گاندی بوده اند، مانند، مارتین لوتر کینگ و نلسون ماندلا و … . گاندی بر اساس این مکتب، در برابر زورگویی دشمنان تسلیم ناپذیر بود و در عین حال برای آنها احترام مساوی را قائل بود. به این شکل که گاندی سعی نمی کرد دشمنان را هم وادار به رفتن راهی کند که ممکن است برای آنها غیر قابل قبول باشد به همین خاطر در برابر بازداشت های مداومی که نسبت به او اتفاق می افتاد، اعتراضی نداشت، در دادگاه ها با صداقت از خود دفاع می کرد، خواستار بخشش از سمت قاضی های انگلیسی نبود و رأی دادگاه را به راحتی می پذیرفت. به این دلیل که او از همان ابتدا تصمیم گرفته بود که نحوه ی مبارزه ی خود یعنی عدم همکاری با مخالفان آزادی هند را به انگلیسی ها اعلام کند و مسئولیت کارهای مقاومتی خود بپذیرد. حل و فصل اخلاقی و با ثبات این اختلافات برای او این بود که هر دو طرف به نتیجه ای عادلانه برسند.

یکی دیگر از مواردی که منجر به پویش های مدنی هند شد، سرکوبی بود که از سوی نیروهای انگلیسی اتفاق می افتاد. ترس از اعتراضات هندی ها برای آنها آنچنان سنگین بود که اجازه ی بروز کوچکترین خشمی را به هندی ها نمی دادند. برعکس این اتفاق را می توان در اعتراضات جلیقه زرد های فرانسه مشاهده کرد که به آنها این اجازه داده شده بود که میزانی از خشم خود را به شکل اعتراضات گسترده بیان کنند. این حد از سرکوبی، مجازات های سنگین، دیدگاه بالا به پایین مستعمران و استفاده بی مهابا از منابع کشور هند را می توان از دیدگاه کلاین به موضع پارانویید- اسکیزویید مرتبط دانست که چقدر فضای آن زمان برای هندی ها، متهاجم و تهدیدکننده بوده است. در واقع، انگلیسی ها به عنوان ابژه ای کاملاً بد، زندگی مسالمت آمیز را برای هندی ها به شدت سخت کرده بودند که آنها حق اعتراضی هم نداشتند و گرنه زندگی آنها به طور کلی به خطر می افتاد. مانند صحنه ای در فیلم که ۱۵۰۰ نفر در یک اجتماع تیر باران می شوند و فرمانده ای که دستور چنین حمله ای را داده بود هیچ گونه ندامت یا احساس گناهی را نشان نمی دهد.

با توجه به دیدگاه روان کاوی کلاسیک می توان این گونه تبیین کرد که انگلیسی ها در بعد استعمار خود این موضوع را درنظر نگرفته بودند که اگر باور، آرزو یا عقیده ای را سرکوب کنند، به معنای از بین رفتن آن نیست بلکه خشونت می تواند شکلی از خواسته های سرکوب شده را به خود بگیرد که کنترلی دیگر در آن وجود ندارد. در مورد کشور هند و گاندی می توان به این مساله اشاره کرد که گاندی تلاش می کرد به افراد کمک کند خشم خود را کنترل کنند و و از آن در جهت مبارزات بدون خشونت خود استفاده کنند. در اینجا به نوعی والایش اتفاق می افتد که شکل تخریب کننده ی خشم ناشی از تبعیض به حالت سازنده ای دربیاید و به پیش روی در مبارزات کمک کند. از دیدگاه وینیکات هم می توان این مقاومت بدون خشونت را به نگه داشتن خشم اشاره کرد.

گاندی یک استقلال ایده آل و پخته ای را انتظار داشت که خود مختاری مطابق با پذیرش کامل مسئولیت پذیری را اساس آن می دانست. او تلاش بسیار زیادی انجام داد تا بتواند شبه قاره هند را به صورت کلی حفظ کند اما درگیریهای شدید مسلمانان و هندوها و  همچنین تمایلات افراد داخل کنگره برای جدایی هندوستان و پاکستان او را ناچار به پذیرش این جدایی کرد. در اینجا میبینیم که چقدر یک ابژه کلی برای گاندی مهم تلقی می شده است. در فیلم هم مطرح می شود که گاندی بعد از جدایی مسلمانان و هندوها تصور می کند با شکست در اهدافش مواجه شده است و تا پایان عمر تلاشش بر این بود که میان آنها صلح بوجود آورد.

بعد غیر سازنده شخصیت گاندی

بسیاری از روانکاوان علاقه خاصی به درگیری های درون روان شناختی گاندی و آسیب شناسی روانی آشکار او دارند، زیرا آنها این موارد را مربوط به موفقیت ها و نقاط کور و شکست های او در زندگی می دانند. یکی از مواردی که در مورد شخصیت گاندی مطرح شده است، رفتار های خودآزارگرانه یا مازوخیستی او بوده است که در طی فیلم هم دوبار شاهد روزه گرفتن او تا سر حد مرگ هستیم. در واقع در طی سالها مبارزه هندی ها برای استقلال کشورشان، زمانی که خشونت بین دو طرف شعله ور می شد، گاندی برای اینکه مردم دست از خشونت بردارند، روزه می گرفت تا مردم خشونت خود را به شکل مخربی نشان ندهند و آن را صرف مقاومت در برابر خشم انگلیسی ها کنند یا اینکه وقتی بین مسلمانان و هندو ها جنگ داخلی اتفاق افتاد، گاندی باز هم تصمیم به روزه گرفتن  تا پای مرگ کرد. این بار به دلیل بالا بودن سن اش، ارگانهای بدن او یکی یکی از کار می افتادند تا اینکه در همه ی شهر ها هیچ جنگی گزارش نشد و او قبول کرد که غذا بخورد.

بر اساس دیدگاه فروید، مازوخیسم سه نوع دارد که در اینجا بیشتر به نوع سوم آن یعنی مازوخیسم اخلاقی در شخصیت گاندی می پردازیم. در مازوخیسم اخلاقی، رنج کشیدن به خودی خود اهمیت ویژه ای دارد و ممکن است مسبب این درد و رنج قدرتها و شرایط خاصی باشند. در این حالت غریزه ویرانگری به درون معطوف می شود و خشم ویرانگر خود را علیه خویشتن به کار می برد. در این نوع مازوخیسم احساس گناه ناخودآگاهی وجود دارد که با رنج کشیدن ارضا می شود. خود تنبیهی که در شخصیت گاندی می بینیم برای تسکین احساس گناه یا دیگر حالات عاطفی دردناکی ست که نشأت گرفته از روابط ابژه ی اولیه و عقده ادیپ است. زمانی که به او گفتند که شورش ها در سراسر هند شدت یافته است و به مرگ بسیاری از افراد منجر شده است، او به شدت دچار اضطراب و احساس گناه شد و تصمیم گرفت روزه بگیرد تا مردم به احترام او دست از خشونت بردارند. در جای دیگری از فیلم بعد از اینکه گاندی مجبور به پذیرفتن جدایی هندوستان و پاکستان شد و جنگ داخلی اتفاق افتاد، او کنگره را با ناراحتی و ناامیدی از این اتفاقات ترک کرد. سپس، او به شهر کلکته- جایی که بیشترین درگیری ها در آن بود- رفت و  در آنجا باز هم تصمیم گرفت روزه بگیرد که با پیگیری های جواهر لعل نهرو، نخست وزیر هند، درگیری ها متوقف شد.

در کل می توان این موضوع را مطرح کرد که اشکال مختلف مازوخیسمی که شایسته ی ستایش است را می توان در افرادی دید که امنیت یا حتی جان خود را در خدمت به دیگران یا جامعه به خطر می اندازند. افرادی همچون مارتین لوتر کینگ، مادرترزا، ماهاتما گاندی.

وجود شکل گیری احساس گناه ناخودآگاه و تبیین شکل گیری مازوخیسم اخلاقی در شخصیت گاندی می تواند به رویدادهایی در زندگی او برگردد که در کتاب اریک اریکسون به نام حقیقت گاندی به تفصیل توضیح داده شده است. ما در اینجا اشاره ی مختصری به سه رویداد مهم در اوایل زندگی گاندی می کنیم که در فیلم به آن پرداخته نشده است. با این وجود،  علاقمندان به خواندن زندگی گاندی از منظر روان کاوی می توانند به این کتاب و مقاله ای در پیوست مراجعه کنند.

  1. پدر گاندی به گفته ی خودش مردی صادق، شجاع، با سخاوت اما عصبانی و زود رنج بوده است. در عین حال که به روابط اش با کودکان اهمیت می داده اما همچنان الگوی مستبدانه  و سنتی فرهنگ هند را در خانواده داشته است. روابط گاندی با مادرش منشأ پایبندی او به اخلاقیات بوده است. او در سن ۱۳ سالگی به اصرار پدرش ازدواج می کند. گاندی رویایی را مطرح کرده است که در آن پدرش را مقصر ازدواج زود هنگام خود می داند. به این خاطر که او در سن کم اشتغلات ذهنی در مورد مسایل جنسی پیدا می کند که با وجود سن کم و سخت گیری های خانواده به راحتی ارضا نمی شده اند. او افت تحصیلی شدید پیدا می کند که همه ی  اینها را متأثر از شدت افکار جنسی خود می دانست.
  2. در سن ۱۶ سالگی که به دنبال تجربه کردن چیزهای جدید بوده است، محدودیت های زیاد خانوادگی برایش بسیار ناگوار بوده است که منجر به افکار خودکشی و سرکشی هایی در او می شود که بعداً در نامه ای به پدرش اعتراف می کند که چه کار هایی انجام داده است و انتظار مجازات شدن از سوی او را داشته که در نهایت، پدرش از این کار سرباز می زند و او را می بخشد که در تعابیری می گویند همین اتفاق ذهن گاندی را به شکل ناخودآگاه به سمت صادق بودن در عمل و گفتار می برد که اساس مکتب ساتیاگراها است .
  3. اتفاق بعدی مرتبط با مرگ پدرش است که در زمان بیماری، گاندی مسئول مراقبت از او بوده است اما در حین مراقبت از پدر دلمشغولی های جنسی  و فانتزی هایی مربوط به رابطه ی جنسی با همسرش را داشته است. یک شب که با فکر رابطه با همسر جای خود را به عمویش می دهد؛ پدرش فوت می کند. او به صورت ناخودآگاه امیال جنسی و ناتوانی در کنترل کردن آن را به شکل ناخودآگاه مسئول این می دانسته که در شب مرگ پدرش کنار او نبوده است. بعدها، او بعد از اینکه ۴ فرزند داشته اند، تصمیم می گیرد که رابطه جنسی را به کلی کنار بگذارد.

سکانس انتخابی :

۱. سخنرانی اعتراضی

۲. بهترین صحنه

۳. وقت رفتن است

۴. سکانسی از فیلم گاندی

۵. اولین اعتراض گاندی در آفریقای جنوبی

۶. بهترین صحنه