نویسنده: ژاک لاکان
مترجم: صبا راستگار
پارهای از متن کتاب:
《پلکهای بودا》
“علت، سنکوپی برای ابژه
يقين اضطراب
یهودیها و کارکرد بقايا
مازوخیسم مسیحی
زن یا مرد؟ ”
شما را با توضیحی رها کردم که عملکرد ختنهکردن را در اقتصادِ میل، اقتصادِ ابژه در معنیای که تحلیل آن را ابژهی میل میداند، مورد سؤال قرار داد.
درس پیش با متنی از ارمیای نبی، آیههای ۲۴ و ۲۵ از بخش نهم به پایان رسید؛ این آیات در طول سالیان مشکلاتی را برای مترجمان به وجود آورده است، زیرا متن عبری میگوید: “من همهی کسانی را که پوست ختنهگاهشان ختنه شده را شکست خواهم داد.”
عبارت متناقضی که مترجمان سعی در حل آن داشتهاند و حتی یکی از تازهترین و بهترین مترجمان، ادوئار دورم نیز آن را با این کلمات ترجمه کرده است: “من برای همهی آنهایی که ختنه شدهاند، همان مجازاتی را در نظر خواهمگرفت که برای آنانی که ختنه نشدهاند در نظر گرفتهام.”
فقط این نکته را به این دلیل یادآوری میکنم که نشاندهم آنچه واقعاً موضوع بحث ما در این جاست، رابطهای دائمی با ابژهی گم شده دارد. این ابژهی a به عنوان چیزی که بریده شده، نشانگر رابطهای جوهری با جداییای از این گونه است. متنی که در اینجا از کتاب مقدس آوردم، منحصربهفرد نیست، اما به واسطهی تناقض مفرطی که دارد، منظور از اصطلاحات ختنه شده و ختنه نشده را در هر بار استفاده در اینجا، روشن میکند.
موضوع مورد بحث در این تکه گوشتی که ابژهی این مراسم را شکل میدهد، به هیچ وجه مربوط به موضعی خاص نیست. لبهای ختنه نشده، قلبهای ختنه نشده، همهی این عبارات که در متنهای مختلف تقریباً استاندارد و معمولی هستند، تأکید میکنند که چهطور جدایی اساسی از بخش مشخصی از بدن، یعنی پیوستی خاص، برای سوژهای که اکنون دچار بیگانگی شده، نمادِ ارتباطی بنیادین با بدنش میشود.
امروز میخواهم از جنبههای وسیعتر، از زاویهای گستردهتر و فراگیرتر، به موضوع بپردازم.
همانطور که برخی از شما میدانید، اخیرا از سفری برگشتهام که تجربههای متفاوتی به من دادهاست. در هرحال، این تجربهی مهم از نزدیک، نوعی از نظر گذراندن و روبهرو شدن با برخی از آثاری بود که بدون آنها حتی دقیقترین بررسی متون، از جمله مطالب و تعالیم که در اینجا، در مکتب بودایی مدنظر است، خشک، ناقص و بدون پشتوانه خواهدبود.
میل درواقع، پایه، هدف، مقصد و عمل ضروری را در میان همهی چیزهایی شکل میدهد که اینجا در این آموزش، بر اساس پیام فروید بیان شد. در این پیام چیزی کاملاً جدید و ضروری نمایان میشود و درست در همینجا، راهی داریم که این پیام از طریق آن مسیر خود را میپیماید. چه کسی از میان شما
امیدوارم چند نفری باشید- میتواند این پیام را دریافت کند؟
باید در نقطهای که به آن رسیدهایم و بعد از استراحت طولانیای که داشتیم، دربارهی موضوع امسال به فعالیت بپردازیم، یعنی موضوع یک مکان هندسی دقيق. این مکان، مکانی است که میخواهیم به طور دقیق حدود آن را مشخص کنیم. مکانی که هیچ وقت پیش از این در چیزی که ممکن است آن را “پرتوافکنی فراذهنی” بنامیم، مشخص نشده است. این مکان محوری در کارکرد خالص میل، همان جایی است که میخواهم در آن به شما نشان دهم که a – ابژهی ابژهها- چهطور شکل میگیرد.
برای آنکه این واژه در تقابل با اصطلاح “عینیت” قرار بگیرد، ما در واژگان خود از اصطلاح “عینیبودگی” استفاده کردهایم. برای این که این تقابل را در فرمولی کوتاه بگنجانیم، میتوانیم بگوییم که عینیت در تفکر علمی غرب اصطلاحی غایی است، مشابه با منطق محضی که در نهایت، به فرمالیسم منطقی ترجمه میشود. اگر درسهای من در طول پنج یا شش سال اخیر را دنبال کردهباشید، میدانید که “عینیبودگی” چیز دیگری است.
برای اینکه نکتهی اصلی آن را بیرون بکشیم و در فرمولی قرار دهیم که با فرمول پیشین در تعادل باشد، میگویم که “عینیبودگی” متناظر است با اشتیاقِ بریدن، اما، به شکلی متناقض؛ این همانجایی است که فرمالیسم، در معنیای که کانت به کار میبرد، با عواقبش روبهرو میشود.
این نتیجه و معلول، که در “نقد عقل محض” به خوبی درک نشدهاست، این فرمالیسم را تبیین
میکند.
حتى كانت، تأکید میکنم مخصوصاً كانت نیز در علیت فرومیماند و توجیه این کارکرد را به عقب میاندازد. امری که تا به حال هیچ امر پیشینی آن را تقلیل ندادهاست. این توجیه برای کل مکانیزم تجربهی زندهی حیات ذهنی ما، یعنی کارکرد علت لازم است. در مجموع، علت ثابت میکند که نقد آن انکارناپذیر، ناکاستنی و تقریباً غیرقابل درک است.
ابژه نیست که موجب اضطراب میشود، بلکه نزدیکی به آن سبب بروز اضطراب میشود.
اضطراب پدیدهای بسیار آشناست که همهی ما آنرا تجربه کردهایم، اضطراب انواع مختلفی دارد از جمله: روانرنجور، اخلاقی و واقعی که اگر از حد نرمالش بالاتر برود، میتواند مختل کنندهی زندگی باشد.
ابژه و سوژه از مفاهیم مهم فلسفه و روانکاوی است که در مقابل هم قرار میگیرند، ابژه، هر آن چیزی است که حاصل ادراک است. بر اثر ادراک حصول معلوم میگردد و عینیت آن اعتبار مییابد. و سوژه به موضوع ادراک شناخته میشود، بهمنظور درک بهتر این دو مفهوم اساسی، باید فلسفۀ مدرن را جستوجو کرد.
لکان در این کتاب که حاصل پنجمین سمینار اوست، دربارهی سوژهی آ صحبت میکند و ماهیت اضطراب را مورد بررسی قرار میدهد و با بررسی مفهوم میل تحلیلگر از زوایای مختلف، توجه شما را با دقت زیاد به بازهای از موضوعات مانند اضطرابی که بین لذت و میل قرار میگیرد، انتقال متقابل و تفسیر، خیالپردازی و چهارچوب جلب میکند.
کتاب اضطراب، که نخستین بار به زبان انگلیسی در دسترس عموم قرارگرفتهاست و میل تحلیلگر را مورد مطالعه قرار داده، این مفاهیم را از زوایای مختلف بررسی میکند.
فصلهای این کتاب عبارتند از:
پلکهای بودا؛ دهان و چشم؛ صدای بهوه؛ فالوس ناپایدار از اضطراب اختگی تا ارگاسم/ آنچه به گوش میرسد؛ شیر آب پیاژه؛ از مقعدی تا ایده آل؛ درباب دایرهای که قابل تقلیل به یک نقطه نیست؛ و از ۰ تا اسمها- ی – پدر.
یادداشتی از فائزه حاجیپور