جوزف سندلر[۱] در آفریقای جنوبی به دنیا آمد و بزرگ شد. او به بریتانیا رفت؛ جایی که پیش از آموزش بیشتر در پزشکی، در بیمارستان کالج دانشگاهی از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۵، دکترای تخصّصی (PhD) خود را از انستیتو روانپزشکی لندن در ۱۹۵۰ دریافت کرد.

او در سال ۱۹۴۹ در انجمن روانپزشکی پذیرفته شد و در سال ۱۹۵۲ تحصیلاتش را به اتمام رساند. او در سال ۱۹۵۸ عضو اصلی و در سال ۱۹۵۲ روانکاو آموزگار در انجمن روانکاوی بریتانیا شد. او ویراستار مجلۀ روانشناسی پزشکی بریتانیا بود؛ جایگاهی که از ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۴ عهده‌ دار آن بود؛ از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۸ ویراستار مجلۀ بین­ المللی روانکاوی بود و در سال ۱۹۸۹ رئیس انجمن بین المللی روانکاوی انتخاب شد.

جوزف سندلر با خردمندی و دانش بی ­نظیر خویش نقش مهمی در نظریّه و کاربست روانکاوی ایفا کرد. فهم ژرف سندلر از ماهیّت انسان و احترام به بیماران در کار روانکاوی او نمایان شده است؛ او بر نقشی تأکید کرد که احساس بهزیستی در تنظیم کارکرد زندگی بازی می­کند. هر انسانی در مواجهه با درماندگی سازوکارهای دفاعی­ ای طراحی می کند تا به احساس امنیّـت دست پیدا کند (a1960) و لذا علایم می­ تواند تلاش فرد برای فراهم آوردن سپری محافظتی برای حفظ تعادل روانی در نظر گرفته شود. روشن است که علایم همیشه کارساز نیست و به همین خاطر است که بیماران جویای درمان می شوند. سندلر در کتاب مشترکش با آرسولا درهر (۱۹۹۶) با عنوان روانکاوان چه می­ خواهند؟ ادعا می کند که هدف روانکاوی این است که به بیماران کمک کند تا بخش های ناپذیرفتنی و کودک منشانۀ خویش که تعارض های دردناک را برمی انگیزد، بپذیرند. این اندیشه محور آموزش و نظارت در کار اوست.

در همۀ فعّالیت های سندلر، تعاملی پیوسته میان فرمول بندی های بالینی و نظری دیده می شود. او با رهبری چند گروه پژوهشی در کلینیک هَمپستد بسیاری از مفاهیم کلاسیک در روانکاوی از قبیل سوپرایگو، خیال پردازی، والایش، ایگو-آرمان، درون سازی، درون فکنی، همسان سازی، برون فکنی و مراحل مختلفی که در همسان سازی برون فکن طی می شود را بازبینی کرد. آثار مختلف او به فرمول بندی دوبارۀ نظریّۀ روانکاوی انجامید که با نام او شناخته می شود؛ ازجمله اصطلاحات «جهان بازنمودنی[۲]»، «تحقّق[۳]»، «پاسخگری نقش[۴]»، تمایز میان «حوزه ­های تجربه­ ای[۵] و غیرتجربه ای» (جوف و سندلر، ۱۹۶۹)، و «ناآگاه گذشته و کنونی». افزوده های کلیدی او به نظریّه [روانکاوی] به شرایطی انجامید که آگدن از آن زیر عنوان «انقلاب آرام» در روانکاوی نام می برد.

سندلر در مقالۀ مهم خود در مورد جهان بازنمودنی (۱۹۶۲) این جهان را «هستی نسبتاً پایدار به عنوان سازمان یا طرحی تعریف می کند که متشکّل از برداشت های انبوه است» (ص. ۱۳۳). او می گوید که بازنمایی های خود و دیگران دارای شکل است؛ همچنین مؤلفه ای عاطفی دارد که ساختاربندی حس ها و ادراکات برخاسته از تجربۀ بین فردی را امکان پذیر می سازد. تأکید او بر حالت های احساسی در مقالات مختلف او طرح ریزی شد و پیوندی میان نظریّه های کلاسیک رانه و نظریّه های روابط ابژه آفرید.

از نظر فنّی، او بر اهمیّت این موضوع تأکید می کرد که باید بدون تفسیر زودهنگام انتقال، چه مثبت و چه منفی، به شیوه ای که ظهور آن را بازداری کند، اجازه دهیم که فرایند روانکاوی به جریان افتد. سندلر به تدریج نظریّه­ ای دربارۀ فن طراحی کرد که تأثیر زیادی بر جامعۀ روانکاوی بریتانیا گذاشت. او بر اهمیّت ارایۀ تفسیرهای متوازنی تأکید می کرد که هر دو جنبۀ تعارض های بیمار را دربربگیرد. او همچنین بر اهمیّت تفسیر مسایل پیش­ آگاه قبل از دستیابی به خیال پردازی های ناآگاه و همچنین اهمیّت حفظ پیوند با تجربۀ عاطفی بیمار تأکید داشت. کار او پیرامون «پاسخگری نقش» دارای تأثیری ملّی و بین المللی بر فهم انتقال متقابل بود. او روشی را شناسایی کرد که از طریق آن، بیمارانی می خواهند یک خیال پردازی ناآگاه را محقّق سازند، روابط نقشی را می آفرینند. او همچنین یک مفهوم کلیدی را در فنّ روانکاوی معرفی کرد و آن را «تحقّق» نامید (۱۹۷۶) که به معنای «واقعی شدن، تبدیل شدن به واقعیّتی عینی، شناختن در عمل» است.

او با همکاری هولدر و دِیر، کتاب بیمار و روانکاو (۱۹۷۳) را منتشر کرد که درآمدی بر مفاهیم کلیدی روانکاوی است. همکاری آنان به مجموعه ای متشکّل از دوازده مقاله انجامید که در مجلۀ روانشناسی پزشکی بریتانیا چاپ شد و بعداً در کتابی با عنوان «مدل ­های ذهن از نظر فروید» به دست طبع رسید که امروزه خواندن آن در آموزش روانکاوی در سراسر جهان ضروری است.

واپسین کتاب او با عنوان «ابژه های درونی، بازبینی مجدد» (۱۹۹۴) به همراهی آن-ماری نشان از خلّاقیت مشترک این دو دارد و چارچوب یکپارچه کننده ای فراهم می کند که نظریّه و فرایند بالینی را به هم پیوند می دهد. آنان مفاهیم ناآگاه گذشته و ناآگاه کنونی که هر کدام دارای سازمان کارکردی خاص خود است را بسط دادند. ناآگاه گذشته مانند یک «الگوی» پویا عمل می کند؛ سازمان ساختاردهنده ای که امیال و خیال پردازی های آرزومندانۀ کنونی را شکل می بخشد و این امیال و خیال پردازی ها پیش از رسیدن به آگاهی در ناآگاه کنونی بیشتر تعدیل می شود. این تمایزگذاری ها چارچوبی برای تفسیر، ساختن و بازسازی را در تحلیل فراهم می کند.

نقش سندلر فراتر از مرزهای برنامه های آموزشی در مؤسسۀ روانکاوی است. او از ویراستاران اینترنتی اصلی در مجلۀ بین المللی وب­ سایت روانکاوی است. سندلر بصیرتی ذاتی دارد؛ توانایی خارق­ العاده برای فهمیدن عمق مسایل در هنگامی که دیگران احساس گیجی و نافهمی می کنند. آثار او در بین پُرارجاع ترین متون در ادبیّات روانکاوی قرار دارد.

روزین پرِلبرگ ۲۰۱۵

آثار برگزیده

سندلر، جی. (۱۹۷۶). انتقال متقابل و پاسخگری نقش. Int. Rev. Psycho-Anal., ۳:۴۳-۴۷

سندلر، جی. (۱۹۸۳). تأملاتی پیرامون ارتباط هایی میان مفاهیم روانکاوی و کاربست روانکاوی. Int. J. Psycho-Anal., 64:35-45.

سندلر، جی. و سندلر، ای. (۱۹۸۳). «سانسور دوّمین»، «مدل سه باکس» و پاره ای تلویحات فنّی. Int. J. Psycho-Anal., 64:413-425

سندلر، جی. و سندلر، ای. (۱۹۸۴). ناآگاه گذشته، ناآگاه کنونی و تفسیرهای انتقال.  Psychoanal. Inq., 4:367-399.

سندلر، جی. و سندلر، ای. (۱۹۸۷). ناآگاه گذشته، ناآگاه کنونی و فرازوفرودهای گناه. Int. J. Psycho-Anal., 68:331-341.

سندلر، جی. (۱۹۹۰). پیرامون روابط ابژه.  J. Amer. Psychoanal. Assn., 38:859-879

سندلر، جی. (۱۹۹۲). تأملاتی پیرامون تحوّلات نظریِه فنّ روانکاوی. Int. J. Psycho-Anal., 73:189-198.

سندلر، جی. (۱۹۹۳). پیرامون اقتباسی از بیمار و روانکاو: همه چیز همسان سازی برون فکن نیست.  Int. J. Psycho-Anal., 74:1097-1107.

سندلر، جی. و سندلر، ای. (۱۹۸۷). ناآگاه گذشته، ناآگاه فعلی. Psychoanal. St. Child, 49:278-292.

کتاب ها

سندلر، جی.، کندی، اِچ. و تیسون، آر. (۱۹۸۰). فنّ روانکاوی کودک. گفت و شنیدهایی با آنا فروید. لندن: نشر هوگارس

سندلر، جی. (۱۹۸۷). برون فکنی، همسان سازی، همسان سازی برون فکن. نیویورک: نشر دانشگاه های بین المللی؛ لندن» کتاب های کارناک.

سندلر، جی. (۱۹۸۷). از امنیّـت به سوپرایگو. نیویورک، لندن: نشر گیلفورد.

سندلر، جی.، دیر، سی.، و هولدر، ای. (۱۹۹۲). بیمار و روانکاو: مبنایی برای فرایندهای روانکاوی. بازبینی و بسط توسط جی. سندلر . ای. یو. درهر. لندن: کارناک

سندلر، جی. و سندلر، ای. (۱۹۹۸). ابژه های درونی. بازبینی شده. لندن: کتاب های کارناک

لینک اصل مقاله:

https://psychoanalysis.org.uk/authors-and-theorists/joseph-sandler

پیوست:


[۱]. Joseph Sandler

[۲]. Representational world

[۳]. Actualization

[۴]. Role-responsiveness

[۵]. Experiential