پیشنهاد و تحلیل فیلم : پریا نقی زاده و پدرام محسنیان
مفاهیم روانکاوانه:
Survival بقا
Hope امید
Exploitation
Altruism نوع دوستی
Self-centered خودمحور
Entitlement محق
Ruthlessness بیرحمی
Empathy همدلی
Narcissism خودشیفتگی
Manipulation
Projection فرافکنی
Debasement تحقیر
Abuse
Rage غضب
Paranoid-schizoid position
Soothing function آرام سازی
life instinct غریزه زندگی
Capacity for concern توانایی نگرانی برای دیگری
Paternal function
Death instinct غریزه مرگ
Fate تقدیر
Uncertainty دودلی
Power قدرت
Weaknessضعف
Control کنترل
Omnipotence همه توانی
Psychopathy
Shame شرم
Guilt گناه
Schindler’s list 1993
یک درام جنگی بینظیر
کارگردان : Steven Spielberg
فیلم رتبه۶ را در لیست بهترین آثار تاریخ سینما داراست
سایر آثار هنرمند :
Jaws (1975)
Close encounter of the third kind (1977)
E.T (1982)
The color purple (1985)
Empire of the sun (1987)
Always (1989)
Amistad (1997)
Minority report (2002)
Catch me if you can (2002)
The terminal (2004)
Munich (2005)
Lincoln (2012)
The post (2017)
IMDB rating : 8.9
جوایز و نامزدی ها :
اسکار ۱۹۹۴:
نامزدی : بهترین هنرپیشه نقش اول مرد ؛ بهترین هنرپیشه نقش مکمل مرد ؛ بهترین صدا ؛
برنده : بهترین فیلم ؛ بهترین کارگردانی ؛ بهترین فیلمنامه ؛ بهترین فیلم برداری ؛ بهترین تدوین ؛ بهترین طراحی صحنه ؛ بهترین موسیقی متن
گلدن گلوب ۱۹۹۴
نامزدی : بهترین هنرپیشه نقش اول مرد ؛ بهترین هنرپیشه نقش مکمل مرد ؛ بهترین موسیقی فیلم
برنده : بهترین فیلم ؛ بهترین کارگردانی ؛ بهترین فیلمنامه ؛ بهترین فیلم برداری ؛
بفتا ۱۹۹۴
نامزدی : بهترین هنرپیشه نقش اول مرد ؛ بهترین موسیقی فیلم
برنده : بهترین کارگردانی ؛ بهترین فیلمنامه ؛ بهترین فیلم برداری ؛ بهترین تدوین ؛ بهترین موسیقی متن ؛ بهترین هنرپیشه نقش دوم مرد
سایت IMDb
داستان فیلم:
اسکار شیندلر که تاجری معمولی است که عضو حزب نازی میباشد، به خاطر طبع خوشگذران و عیاش خود و با توجه به دوستی بین او و مقامات رده بالای ارتش که بیشتر به خاطر سخاوت وی است، موفق میشود کارخانهای را با پول یهودیانی که در خفا با آنان شریک شده بخرد. سپس با توجه به همین روابط خود یهودیان را به عنوان کارگر در کارخانه اشتغال میدهد. رفته رفته این راه فراری برای بعضی از یهودیان میشود که در قرنطینه ماندهاند و خطر مرگ هر لحظه آنان را تهدید میکند. فیلم تغییر دیدگاه اسکار شیندلر را نشان میدهد که از صبر و قدردانی یهودیان تاثیر گرفته و رفته رفته خود را وقف تسهیل شرایط و زنده نگه داشتن آنان میکند.
تحلیل روانکاوانه فیلم فهرست شیندلر
اسکار شیندلر به کراکو میرود تا با بهرهکشی از یهودیان از دوران جنگ سود ببرد. با وجود این، به مرور زمان حاضر میشود موقعیت، جان و مال خود را در جهت حفظ جان یهودیان به خطر اندازد. او در ابتدا به نیازهای خود توجه دارد و از موقعیت خود به عنوان یک آلمانی سوءاستفاده میکند و معاملات را به نفع خود تمام میکند. این خودشیفتگی، بیتفاوتی و بیرحمی او نسبت به دیگران کمکم جای خود را به رابطهای همراه با همدلی میدهد. (Exploitation/ Altruism/ Self-centered/ Entitlement/ Ruthlessness/ Empathy/ Narcissism/ Manipulation)
این رفتار نوعدوستانه مشابه همان کاری است که هوزنفیلد در فیلم پیانیست انجام میدهد. الی ویزل نویسنده، فعال سیاسی، برنده جایزه صلح نوبل و استاد یهودی و از بازماندگان هولوکاست بود. او دربارۀ جنگ جهانی میگوید تقریباً غیرممکن بود که کسی بدون کمک دیگران بتواند از کمپهای کار اجباری جان سالم به در برد. برقراری پیوند با دیگران و کمک متقابل به یکدیگر برای بقا ضروری بود. (Survival)
طبق دیدگاه تحلیلی ساختار گروههای انسانی به این شکل است که افراد آن در آرزوی خلق رهبر هستند و کارکرد رهبر کاهش اضطراب و افزایش امید است. شیندلر به ازای حفظ جان یهودیان از آنها به عنوان نیروی کار ارزان استفاده میکند اما به مرور در جایگاه رهبری خدایگونه قرار میگیرد که یهودیان به او برای حفظ جان عزیزان خود دل میبندند. برای مثال، در فیلم زنی را میبینیم که بارها و بارها به کارخانۀ شیندلر میرود تا در نهایت او حاضر به دیدار او شود. زن از شیندلر میخواهد تا والدین او را به کارخانه راه دهد تا جانشان در امان باشد. شیندلر ابتد از نقشی که بر او تحمیل شده است احساس عصبانیت میکند اما در ادامه آن را میپذیرد. (Hope/ Anxiety)
نمادی از قرارگیری شیندلر در جایگاه «خدا» را میتوان در صحنۀ معرفی او دید. او را از پشت پنجرهای میبینیم که حالتی شبیه به صلیب دارد:
در صحنۀ ابتدایی فیلم شمعها یکی یکی خاموش میشوند و تاریکی به مثابۀ مرگ راه خود را باز میکند. افراد نام خود را در فهرستهای پیش رو اعلام میکنند، فهرست مرگ. شیندلر فهرستی میسازد که زندگی را تضمین میکند.
سایکوپاتی
ملوی (۱۹۸۸) قائل به دو نوع سایکوپات است: سایکوپات تخریبگر (خشونتگرا) و سایکوپاتی که با نیرنگ دیگران را کنترل میکند (لیبیدینال). داگلاس (۱۹۵۵) نوع اول را به دو شکل آشفته و سازمانمند تقسیم کرد. در کمپهای نازی کار بر اساس فهرست و اعداد پیش میرفت و به این ترتیب در دسته دوم قرار میگیرند. آمون دستور میدهد و انتظار تبعیت دارد اما شیندلر رهبری است که دیگران را با کلام خود مجبور به انجام کارها میکند.
مکالمهای میان آمون و شیندلر حول بخشش شکل میگیرد:
- آمون: … نگاهت که میکنم میبینم مست نیستی. کنترل واقعی اینه. کنترل خود قدرته.
- اسکار: برا همینه از ما میترسن؟
- ما قدرت کشتنشون رو داریم، برا این از ما میترسن
- از ما میترسن چون قدرت این رو داریم که رندم بکشیمشون. کسی که جرمی مرتکب بشه، باید بدونه تبعات داره. میدیم بکشنشون و حس خوبی میگیریم، خودمون بکشیم که حالش بیشتره. ولی این قدرت نیست، عدالته. فرق داره با قدرت. قدرت اینه که دلیل کشتن داشته باشیم ولی نکشیم.
- فکر میکنی قدرت یعنی این؟
- امپراطورها اینطوری بودن. مردی که یه چیزی دزدیده بود رو بردن پیش امپراطور. مرد زانو میزنه و طلب بخشش میکنه. میدونه که قراره بمیره. امپراطور میبخشتش.
- فکر کنم مستی
- قدرت اینه آمون. …
در ادامه آمون سعی میکند قدرت بخشیدن را تمرین کند. رو به آینه میایستد و مبهوت قدرت امپراطوری خود میشود. اما سپس محدودیتی که قدرت جدید به همراه دارد را نمیپذیرد و این تصویر جدید برایش ناآشنا به نظر میرسد. سپس برای برداشتن محدودیتی که بر خود احساس میکند، تفنگ را برمیدارد و دوباره به انسانهای بیگناه شلیک میکند.
صحنۀ دیگری که آمون را در دستۀ سایکوپات تخریبگر نشان میدهد مکالمهای است که در زیرزمین با هلن دارد. او در مونولوگی با هلن حرف میزند، به جای او فکر میکند و به جای او حرف میزند. او تمایل به برقراری رابطهای جنسی با هلن دارد اما در نهایت با تحقیر کردن او و یادآوری اینکه او یهودی و از جنس پستتر است، عصبانی میشود. او میل جنسی خود به هلن را فرافکنی میکند «داشتی مجبورم میکردی این کار رو بکنم، نه؟». او به دلیل علاقهمندی به شخصی که در نگاه جامعه پست است، از خود عصبانی میشود و این عصبانیت را با کتک زدن هلن تخلیه میکند. این مکالمه با علاقهای لیبیدینال آغاز میشود و به سمت فرافکنی مخرب میرود و در نهایت آمون در موقعیت پارانویید-اسکیزویید گیر میافتد. (Projection/ Debasement/ Abuse/ Rage/ Paranoid-schizoid position)
آمون نسبت به اینکه شیندلر میتواند نسبت به زنان یهودی میل جنسی نشان دهد حسادت میکند اما در عین حال با او همانندسازی میکند. میل جنسی را به زنان یهودی و بدطینتی آنها نسبت میدهد تا احساس خشمی که برای دوست داشتن هلن دارد را توجیه کند:
«اون زنان رو دوست داره … زنان زیبا رو که میبینه دیگه فکر نمیکنه.. اونا دوستش دارن … این زنها جادوت میکنن. وقتی مثل من از نزدیک باهاشون کار کنی، میفهمی. اونا قدرت این کار رو دارن، مثل ویروس میمونن. بعضی از افراد من مبتلا شدن به این ویروس. نباید تنبیه بشن، آدم دلش میسوزه واسشون. باید درمان بشن مثل تیفوس…»
استرن
استرن تمام تلاش خود را میکند تا افراد بیشتری را به کارخانه راه دهد و برای آنها کار پیدا کند. او حتی پیرمردی را که یک دست ندارد به خدمت میگیرد. او نیازهای دیگران و نجات آنها را در اولویت قرار میدهد. استرن توانسته از طریق پیدا کردن راهی برای کمک به دیگران، به رنج و اضطرابی که تجربه میکند معنا بخشد. زمانی که شیندلر مرد بدون دستی را میبیند که بینهایت از او قدردانی میکند چیزی در او تغییر میکند. این امر یکی از مؤلفههایی است که به شیندلر کمک کرد به افراد به عنوان «دیگری» نگاه کند و برای آنها هویت و موجودیتی مستقل نگاه کند نه به عنوان امتدادی از خود. به عبارتی، این امر به شیندلر کمک کرد تا از دیگران در راستای نیازهای خود بهرهکشی نکند و نیازهای دیگران را نیز در نظر بگیرد.
شیندلر
شیندلر در ابتدا به عنوان مردی نشان داده میشود که به دنبال لذتهای حسی است: غذا، الکل، رابطه با زنان. او به دنبال تضمین بقای خود از طریق ثروتاندوزی است که احساس شرمی را نسبت به سوءاستفادههای خود از یهودیان احساس نمیکند. حتی زمانی که همسرش متوجه خیانت او میشود در او اثری از شرم نمیبینیم.
او با دیدن دختربچهای در کت قرمز که میان جمعیت سرگردان است تحت تأثیر قرار میگیرد. کت قرمزرنگ دختربچه در فیلمی سیاهوسفید شاید نشانی از امید یا زندگی داشته باشد. دختربچهای که از میان گلولههای اطراف عبور میکند و به دنبال نجات جان خود است؛ گویی نیروی حیات او را به حرکت درآورده است. همچنین شیندلر در رابطه با استرن که به دنبال کمک به انسانهای دیگر و نجات جان آنها است، احساسی از همدلی را رشد میدهد. استرن بدون چشمداشت به دیگران کمک میکند. استرن به دنبال انتقامجویی یا رسیدن به قدرت نیست و در نتیجه رفتارهایش کوچکترین احساس خطری را در شیندلر ایجاد نمیکند. بدینترتیب، شیندلر میتواند به او اعتماد کند. شیندلر رفتارهای نوعدوستانه را آغاز میکند: غذا دادن به استرن، آرام کردن هلن هنگامی که بسیار ترسیده است و در نهایت نجات جان او، خنک کردن قطار حمل احشام و آب رساندن به انسانها. به عبارتی، ظرفیت «دغدغهمندی در مورد دیگری» در او رشد میکند. (Soothing function/ Hope/ life instinct/ Capacity for concern/ Paternal function)
در انتهای فیلم او درگیر احساس گناه شدیدی میشود که میتوانست افراد بیشتری را نجات دهد و از نیازهای مادی خود بگذرد.
آمون
آمون در نظر بسیاری از منتقدین تجسم «شیطان» یا ابژۀ بد است. شیطان در اینجا به معنای فقدان ظرفیت دغدغهمندی برای دیگری است که جای خود را به ترس از غرق شدن در نیروهای تخریبگر درونی و بیرونی داده است. در مکالمهای که با هلن دارد متوجه میشویم که هلن را به عنوان ابژهای تخریبگر و آسیبرسان تجربه میکند. او سعی دارد با فرافکنی مؤلفههایی از خود که برایش قابل تحمل نیست، خود را از شر اضطراب گزند و آسیب رها کند. این نوع فرافکنی در نهایت برای خود فرد مخرب است چرا که ابژههای اطراف خود را با ویژگیهای خطرناک و مخرب پر میکند و به این دلیل از آنها میترسد.
رفتارهای غیراخلاقی و سوپرایگوی ضعیف آمون را میتوان طبق دیدگاه هانا آرنت در مورد ابتذال شر و حالت فاشیست ذهن نیز بررسی کرد. برای مطالعۀ بیشتر در مورد این موضوع به تحلیل فیلم پیانیست نگاه کنید.
کلام آخر
آمون به شکل تصادفی یهودیان را میکشد و به این ترتیب کاری میکند که یهودیان مرگ و زندگی را به عنوان سرنوشتی تجربه کنند که دست خودشان نیست، کنترلی بر آن ندارند و زندگی هر لحظه و به شکلی نامعلوم ممکن است پایان یابد. بدین ترتیب آنها دچار اضطراب نابودی شدیدی بودند. آمون مهندس ساختمان را به صرف اظهار نظر میکشد تا پیامی از این جنس دهد که یهودیان حق موجودیت انسانی را ندارند. (Life instinct/ Death instinct/ Fate/ Uncertainty)
منابع:
Silverman, M. A. (2014). Never Again: Echoes of the Holocaust as Understood through Film. by Sylvia Levine Ginsparg. The Psychoanalytic Quarterly, ۸۳(۲), ۴۹۵-۵۰۳.
Roth, B. (2005). The Film Schindler’s List Seen Through the Prism of Leadership Styles. Organizational and Social Dynamics, ۵(۲), ۲۴۲-۲۵۶.
Galián, J. D. C. (2008). Man as Rescuer and Monster in Steven Spielberg’s Film Text” Schindler’s List”. Journal of English Studies, ۵, ۶۳-۸۱.