نویسنده: سلمان اختر
مترجم: سوسن حاجیزاده
پارهای از متن کتاب:
《چهار شیوهی گوشدادنِ تحلیلی》
“روانکاو باید ناخودآگاه خود را مانند یک دستگاه گیرنده به سوی فرستنده ناخودآگاه بیمار معطوف کند.”(زیگموند فروید) فروید در مقالات خود در مورد روش روانکاوی، به تمام جنبههای مهم تشکیلات بالینی ما، از جمله نیاز به تعدد و نظم خاص جلسات، دستمزد، استفاده از کاناپه، تداعی آزاد، محدودیتهای حافظه و یادآوری، مقاومت، انتقال، ناشناسماندن و بیطرفی، کار با رویاها، و مداخلات تفسیری روانکاو پرداخت.
او همچنین ملاحظاتی را بیان کردهاست در باب روش گوشدادن و اینکه دقیقاً باید توجه روانکاو با چهچیز همسو باشد.
به نظریات وی در این زمینه توجه کنید.:
” این روش یک روش بسیار ساده است، نباید توجه خود را به سمت موضوع خاصی هدایت کرد و باید این «توجه معلق» را در برابر همهی آنچه میشنویم، به طور همگن و یکدست حفظ کنیم”(۱۹۱۲۵، ص. ۱۱۱-۱۱۲)
“قانونِ روانکاو را میتوان چنین بیان نمود: او باید مانع از ورود هرگونه تاثیر آگاهانه به ظرفیت توجه خویش شده، و به طور کامل تسليم حافظهی ناخوداگاه خود شود. یا به بیان فنی: او باید فقط گوش دهد و نگران این نباشد که آیا باید چیزی را در ذهن خویش نگه دارد یا خیر.”
«او باید ناخودآگاه خود را مانند یک گیرنده، در راستای فرستنده ناخودآگاه بیمار تنظیم کند. بایدخود را با تحلیلشونده تطبیق دهد، چنان که یک گوشی تلفن در یک سو، با میکروفون فرستندهی صدا در سوی دیگر خط منطبق میشود. ناخودآگاهِ روانکاو در بازسازی ضمیر ناخودآگاهی که تداعی آزاد بیمار را رقم زده است، قادر به استفاده از آن دسته از مشتقات ضمیر ناخودآگاه طرف مقابل است که به وی منتقل میشود»
واضح است که فروید به ارتباط مستقیم میان ناخودآگاه تحلیلشونده و روانکاو اطمینان زیادی دارد و توجه آزادانهی روانکاو را به مثابه نیمهی بیرونی تداعی آزاد بیمار در نظر میگیرد.
این بدان معنا نیست که فروید از ممانعت درمانی آگاه نبوده است، ممانعتی که ناشی از مشکلات حل نشده در شخصیت روانکاو است. وی روانکاو آینده را به کنار گذاشتن مقاومت خود «مراجعه به یک روانکاو برای روانکاوی خویش»، و «بررسی تحلیلی شخصیت خود به شکل خودکاوی» تشویق میکند. در غیر این صورت، این خطر وجود دارد که وی به درستی به بیمار گوش ندهد، سرنخهای بیمار را نادیده بگیرد و بدتر از آن، مسائل شخصی خودش را در موضوعات مورد بررسی دخالت دهد.
در نگاه فروید، شنفتار روانکاوانه، به کلام شفاهی بیمار محدود نمیشود و شامل توجه به سکوتهای او، و اشارات غیرکلامی او نیز هست. برای توجه به این وسعت، روانکاو نیازمند آرام گرفتن در برابر همهی ورودیهایی است که به سویش روانه میشوند. در اینجا هیچ حد و مرزی برای تمرکز، انتخاب، یا سانسور کردن وجود ندارد.
” روانکاو باید اطمینان حاصلکند که در مسیر گوش دادن مقاومت نمیکند؛ بهترین راه برای کسب اطمینان از این امر، «خالص سازی روانکاوانهی» خود روانکاو است” (فروید، ۱۹۱۲، ص. ۱۱۹۰)، با این حال، رسیدن به چنین وضعیت ذهنی، به ویژه در مورد روانکاو تازه کار، نیازمند تلاش است.
میتوان گفت که در ادبیات پس از ایدههای اصلی فروید(۱۹۱۳) در مورد این موضوع، چهار روش اصلی در شنفتار روانکاوانه توصیف شده است. این روشها عبارتند از:
(یک) گوشدادن عینی،
(دو) گوشدادن ذهنی
(سه) گوشدادن همدلانه،
و (چهار) گوش دادن بیناذهنی.
با این حال، هر کدام از این چشم اندازها، بدون توجه به مکمل بودن و همپوشانی با همتایان خود، سزاوار توجه جداگانه هستند.
فروید
”هیچ انسانی نیست که بتواند رازش را مخفی نگه دارد. اگر لبهایش خاموش باشند، با بندبند انگشتانش صحبت میکند؛ خیانت از تمام منافذ بدنش بیرون میزند.”
صرف نظر از اينكه چه كسي هستيم، كودك، بزرگسال، دانشمند، شاعر، روحاني، مذهبي، عشاق، يا درمانگران روانكاوي، گوش دادن بستري ضروري براي بلوغ رواني ماست.
سلمان اختر در این کتاب توجه خود را به همین مسئله مهم و ظریف معطوف کرده است.
او روانکاو هندی-آمریکایی و استاد روانپزشکی و رفتار انسانی در دانشگاه فیلادلفیا است.
تمرکز کتاب حاضر تا حدودی محدود به گوش دادن در موقعیت درمانی است.
نویسنده در ابتدای کتاب به مخاطب پیشنهاد میکند : در هنگام مطالعه اين كتاب، لطفا نه تنها به صداي من و گذشتگان من و بيماراني كه در اينجا به آنها اشاره شده است، بلكه به صداي افكار و احساسات خودتان نيز گوش كنيد. گروه سرودي از كلمات هدايتگر و احساسات روشنگر در اين كتاب در انتظار شماست، پس به دقت گوش كنيد.
یادداشتی از زهرا اسدی