نویسنده :ژان میشل کینودو
مترجم: علیرضا طهماسب، مجتبی جعفری
پارهای از متن کتاب:
《موشمَرد: درمان موردی از نوروز وسواس 》(فروید، ۱۹۰۹)
ارنست لانتسر – معروف به “موشمَرد”- حقوقدانی ۲۹ ساله بود که به سبب وسواسهای مختلف و بازداریهایی که زندگی حرفهای و عاطفیاش را فلج کردهبود به فروید مراجعه کرد. درمان او نُه ماه به درازا کشید، یعنی از اکتبر ۱۹۰۷ تا ژوئیه ۱۹۰۸. وقتی بیمار بهبود یافت دوباره شغلی پیدا کرد، اما در ۱۹۱۴ به خدمت فراخوانده و کوتاه زمانی پس از آغاز جنگ عالمگیر اول کشته شد.
《منشأ روانی اختلال وسواس》
او به اختلالات وسواسی حادی گرفتار بود که به شکل قید و بندهای شدیدی مانند نشخوار ذهنی و مناسک گوناگون و اعمال بیاختیار ناخوشایند بروز مییافت. دیرزمانی گمان میرفت که چنین سیمپتومهایی نتیجهی زوال یا ضعف ساختاری ذهن است. از نخستین جلسه بر فروید معلوم شد که سيمپتومهای وسواسی بیمارش را
میتواند با روانکاوی برطرف کند. در حقیقت، فروید براساس تداعیهای آزاد ارنست لانتسر، وسواس چشمچرانیِ ترس آور او (عریان دیدن زنان را) به خاطرهی آغاز شدن این وسواس در ششهفت سالگی مرتبط کرد، یعنی زمانی که خانم معلم سرخانه او را با خود به رختخواب میبرد و اجازه میداد او را نوازش کند.
این تجارب جنسی زودهنگام، برانگیختگی شدید و احساس گناه تحمل ناپذیری به همراه داشت و ذهن کودک را گرفتار تعارض روانی لاینحلی کرد که مشخصهی نوروز است و با روانکاوی درمان می پذیرد.
《رفع ترس وسواسی شدید از موشها》
فروید با تحلیل ترس وسواسی شدید از موشها توانست پژوهش در علل واقعی این نوروز وسواس را گامی به پیش برد و فهم و رفع سيمپتومهای آن را میسر کند.
همه چیز به تازگی و در ماه آگوست ۱۹۰۷ آغاز شده بود، زمانی که بیمار حین خدمت در ارتش از زبان یک سروان شرح مفصل نوعی شکنجه در مشرق زمین را شنیده بود: ظرفی پر از موش را روی نشیمن مجرم وارونه می کنند تا موشها وارد مقعد او شوند. از وقتی که بیمار این داستان را شنیده بود، فکری وسواس گونه و ترسناک به جانش افتاده بود که همین بلا سر پدر و سپس نامزدش خواهد آمد. به همین سبب برای خلاصی از این فکر تحمل ناپذیر، مکرراً قیافه انكارآمیزی به خود میگرفت و زمزمه میکرد: “به چه فکر میکنی؟”
فروید به این هم اشاره میکند که در لحظات حساس درمان، قيافهی بیمار حالت غریبی میگرفت، گویی چهرهاش آیینهای میشد برای “وحشت از لذتی که از آن آگاه نبود” (۱۹۰۹، ص ۱۶۷). فروید با بهره گیری نظاممند از روش تداعی آزاد، این ماجرا را به سرآغاز واکاوي دقيق وسواسهای فکری و عملی متعددی بدل کرد که بیمار از آن در رنج بود. در پایان این واکاوی موشکافانه، فروید موفق شد یکبهیک افکار و اعمال وسواسی بیمارش را برطرف کند.
《نبرد بی امان عشق و نفرت》
اهمیت واقعی اعمال وسواسی در این است که سيمپتومِ وسواس دو گرایش متناقض عشق و نفرت را چنان با هم جمع میکند که این گرایشهای ناسازگار همزمان در این اعمال بروز میکنند. مؤلفهی نفرت اما از ذهن هشیار بیمار میگریزد و او هدفش را با دلیلهای توجیه میکند، یعنی با توجیهات نسبتاً معتبری که هدفشان نقاب زدن بر چهره نفرت است تا نفرت به ناهشیار واپس رانده شود: «عشق از پس زدودن نفرت برنمیآید.»
《شهوتگرایی مقعدی》
مضمون شهوتگرایی مقعدی در سراسر درمان موشمرد حاضر است، اما فروید درخصوص او چندان بر این مضمون تأکید نمیکند. او بعدها مقالات متعددی در مورد نوروزِ وسواس نگاشت و در آنها خصوصاً به پیوندهای نمادین مشهود میان پول و شهوتگرایی مقعدی به منزلهی صفات منشی خاص مبتلایان به نوروزِ وسواس اشاره کرد: مثلاً، احساس نیاز بیاختیار به پاکیزگی با ترس وسواسگونه از آلودگی پیوند دارد؛ همارزی پول با مدفوع؛ همارزی موشها و بچهها؛ یا باز هم، این باور جنسی کودکانه که بچهها از مقعد زاده میشوند.
《همسایگی عناصر نوروتیک و سایکوتیک》
فروید در تشخیص بیماری موش مرد از «نوروز» سخن میگوید، اما در بسیاری مواقع به عناصری اشاره میکند که بیش از نوروز متعلق به سایکوز است. مثلاً، هنگام توصیف اینکه بیمار شبانگاه بیاختیار از کار دست میکشید و حتی با آنکه میدانست پدرش نه سال پیش مرده، باز هم به انتظار آمدن او در را باز میکرد؛ او این را «روانآشفتگی» میخواند. باورهایی از این دست به انکار واقعیت میانجامد که مشخصه فکر سایکوتیک است. فروید اما سرانجام در پایان دهه ۱۹۳۰ همآیندی عناصر سایکوتیک و نوروتیک را نه فقط در سایکوز که در نوروز و در افراد بهنجار نیز پذیرفت.
شرحی موجز و در عین حال فراگیر از حیات فکری زیگموند فروید، از آغاز تجارب بالینی او در وین دههٔ ۱۸۸۰ تا سالهای پایانی زندگیاش در دههٔ ۱۹۳۰ در لندن.
این نگاه گاهشمارانه بهوضوح نشان میدهد که چگونه آرای فروید پیوسته غنا یافتند و در قالبی درمانگرانه ریخته شدند. از آنجا که رهیافتهای او، شامل مفاهیمی مانند عقدهٔ ادیپ و تأویل رؤیا، همچنان بر بسیاری از رشتههای دانش اثرگذارند، این درآمد گیرا و خواندنی هم به کار اهلِ فن میآید و هم برای هر علاقهمند به روانکاوی و تاریخ اندیشه جذاب است.
آنچه فروید در جایگاه یکی از چهرههای نوآور و انقلابی قرون نوزدهم و بیستم، به تاریخ اندیشه افزود، بهرغم مناقشات و انتقادات، هنوز زنده و پویا است.
این کتاب، به دلیل نوع بیان و شیوه ساده طرح اندیشههای فروید، مدخلی مناسب برای کسانی است که میخواهند شناختی ابتدایی و در عین حال جامع و روشن و دقیق از روانکاوی فروید و سیر تکامل اندیشههای او و نقش و تأثیر او در تاریخ اندیشه به دست آورند.
یادداشتی از زهرا اسدی