یکی از دلایلی که ممکن است، اهمال کاری کنیم، ترس ما از موفقیت است. ممکن است در نگاه اول ترس از موفقیت، عجیب به نظر برسد. ولی اگر دقیقتر به آن نگاه کنیم، متوجه میشویم که افراد بسیاری (و احتمالا خودمان) به آن مبتلا هستیم. در این یادداشت، قصد داریم به موضوع ترس از موفقیت و رابطه آن با اهمال کاری از دیدگاه روانکاوی بپردازیم.
روانکاوان معتقد هستند که مشکلات افراد بزرگسال، اغلب، ریشه در کودکیشان دارد. ممکن است ما در کودکی برای مقابله با یک چالش اساسی در زندگیمان مجبور شده باشیم، اعمال خاصی انجام دهیم و احساسات خاصی را تجربه کنیم. اما مشکل هنگامی به وجود میآید که در بزرگسالی هم به این الگوهای هیجانی بچسبیم، حتی موقعی که واقعا به آنها نیازی نیست و به خاطر آنها مجبور به پرداخت بهای سنگینی بشویم.
درباره اهمال کاری ناشی از ترس از موفقیت، یک سوال کمک کننده، این است که چه چیزی موجب میشود، یک کودک از موفقیت بترسد و نخواهد از تواناییهای خود به بهترین شکل استفاده کند؟ و در نهایت، چرا همین کودک در بزرگسالی دائما، سد موفقیت خودش میشود؟
پاسخ این است که احتمالا جایی در گذشته، فرد در رابطه با موفقیت احساس خطر میکرده است. در حقیقت، اهمال کاری نکردن، او را در معرض یک خطر قرار میداده است. شاید موفقیت به عنوان خودنمایی به حساب میآمده است؛ مثلا خواهر یا برادر رقابت جویی بودهاند که به هر نشانه ای از موفقیت حمله میکردهاند. شاید یک والد شکننده در رقابت با فرزند خودش از موفقیت او احساس خطر میکرده است، یا اینکه یک والد مضطرب با کوچکترین نشانههای شکستی که لازمه هر موفقیت است، وحشت میکرده است. در چنین شرایطی کودک یاد میگیرد که توانایی های خودش را تخریب کند: چون در این شرایط احتمالا کودک به این نتیجه میرسد که پیشرفت کردن میتواند بیش از اندازه خطرناک باشد و ممکن است جایی تصمیم بگیرد که عقب نشینی کند و دست از تلاش بردارد.
در هر صورت، هر کدام از این دلایل که موجب ترس از موفقیت و در نهایت اهمال کاری در شما شده باشد، با آگاهی از آنها، میتوانید از گذشته رها شوید. در اصل، دیگر نیازی ندارید که از راهکارهای دفاعی در رابطه با تهدیدی که دیگر وجود ندارد، استفاده کنید. اکنون، میتوانید بدون ترس از اینکه موفقیتتان کسانی را که دوستشان دارید را تهدید کند، بر کارتان تمرکز کنید.