تِلِه تراپی[۱] به معنای رواندرمانی با استفاده از تلفن و اینترنت است. استفاده از این روش درمانی طی سال‌های اخیر رو به افزایش بوده است. از تِلِه تراپی هم در روان‌درمانی استفاده میشود و هم در روان تحلیلی. نگرانی درباره نقض قوانین روش کلاسیک در تِلِه آنالیز (روان تحلیلی با استفاده از تلفن یا اینترنت) بیشتر از تِلِه تراپی است. برخی‌ از روان تحلیلگران معتقدند که هر چند درمانهای تحلیلی تلفنی ممکن است موفق باشند اما دیگر نمیتوان آنها را تحلیل نامید و بهتر است رواندرمانی حمایتی محسوب شوند (آرجِنتیهری و ماهلر[۲]، ۲۰۰۳). اما برخی دیگر معتقدند که حتی تِلِه آنالیز هم می‌تواند مفید باشد (شارف[۳]، ۲۰۱۳).

خواندن مقاله حاضر میتواند به تحلیلگرانی که از شیوه تِلِه آنالیز استفاده میکنند مفید باشد. توافق وجود ندارد که آیا استفاده از تکنولوژی تلفن و اینترنت در روان تحلیلی موثر و با اصول روان تحلیلی سازگار است یا خیر. در مقاله حاضر ابتدا ادبیات روان تحلیلی درباره درمان مبتنی بر تکنولوژی مرور و سپس مزایا و معایب آن بررسی میشود. مهمترین دلایل مخالفان تِلِه آنالیز، نادیده گرفتن مقاومت، نقض چارچوب تحلیلی و نادیده گرفتن فرایند تحلیلی است اما نویسنده مقاله با شواهد نشان میدهد که روش مزبور به چارچوب تحلیلی توجه دارد و مقاومت را مدنظر قرار میدهد؛ به علاوه این روش ارتباطِ ناهشیار میان ابژه های درونی، فانتزیهای ناهشیار، انتقال و انتقال متقابل و تفسیر را نیز در بر دارد. در نتیجه تِلِه آنالیز میتواند روش جایگزین موثری برای تحلیل سنتی باشد.

استفاده از تکنولوژی در روان تحلیلی

رشد اقتصاد جهانی در قرن حاضر موجب افزایش مسافرت شده است و دور بودن از محل زندگی امری عادی محسوب می‌شود. این موضوع نیاز به ارتباط فوری با استفاده از تلفن و اینترنت را به وجود می آورد. همچنین برای نسل جوانتر تحلیلگران و تحلیلشوندگان که با برقراری ارتباط صمیمانه از طریق تلفن، ایمیل و پیام کوتاه بزرگ شده اند کاملا طبیعی است که برای یک جلسه یا مصاحبه شغلی و جلسه روانکاوی از این ابزارها استفاده شود. این نسل با تلفن همراه و لپ تاپ شان زندگی میکنند و هنگامی که در سفر هستند نمیتوانند در جلساتشان به طور منظم شرکت کنند.

این امر در مورد زندگی تحلیلشوندگان هم صادق است و روان تحلیلگران باید رویکرد درمانی خود را با این تغییر سازگار کنند. بنابراین روان تحلیلگران باید روشهایی برای غلبه بر این محدودیت بیابند. در این شرایط درمانگران معمولا مجبور به کاهش تعداد جلسات هستند یا اینکه جلسات را باید تنها زمانی تشکیل دهند که تحلیلشونده در دسترس است. اما تِلِه آنالیز این امکان را به وجود می آورد که جلسات به شکل منظم هفتگی برگزار شود. هرچند استفاده از تکنولوژی در روان تحلیلی سازشی خلاقانه با اقتضائات دنیای مدرن است اما منجر به چالشهایی درباره شکسته شدن چارچوبها، حفظ اتحاددرمانی، مقاومت، حساسیت پاسخ به ارتباطِ ناهشیارِ عاطفه و فانتزی بدون دسترسی به نشانه های غیرکلامی و رشد فرایند تحلیلی میشود (شارف، ۲۰۱۰).

اکنون چندین دهه از به کارگیری تکنولوژی در روان تحلیلی درمانی میگذرد اما نگرانیهای مذکور استفاده از آن را محدود کرده است. تردیدی نیست که جلسات حضوری راحت تر است اما درمانگر میتواند در مواقع ضروری از ارتباط تلفنی نیز استفاده کند. در دهه پنجاه میلادی اولین گزارشِ استفاده از تلفن در روان تحلیلی به عنوان شبیه ترین حالت به جلسه حضوری گزارش شده است (سال[۴]، ۱۹۵۱). در آن زمان فقط در شرایط بحرانی و برای ارتباط با بیماران در شرایط سخت از تلفن استفاده میشد؛ به علاوه از تلفن به عنوان جایگزینِ جلسات حضوری برای بیمارانی استفاده میشد که از جلسات حضوری هراس داشتند؛ یا بیمارانی که مجبور به مهاجرت بودند ولی تمایل به حفظ رابطه تحلیلی داشتند.

بیشتر نویسندگان معتقدند که پیش از توافق درباره جابه جایی جلسات از حضوری به تلفنی، ابتدا یک جلسه تلفنی آزمایشی برگزار شود و برای بازگشت از جلسات تلفنی به جلسات حضوری نیز برنامه ریزی منطعف و زمانمند صورت گیرد. در ابتدا لفرت (۲۰۰۳) استفاده از هدفون را توصیه کرده بود زیرا به شکلی عالی ارتباط را ایجاد می کرد و هدفون معمولا همزمان توسط تحلیلگر و تحلیلشونده استفاده میشد. اما امروزه نه تنها از تلفن بلکه از ارتباط اینترنتی مثل اسکایپ[۵] یا گوگل تاک[۶] یا اوو نیز استفاده می‌شود. تلفن باعث تحریف صدا میشود و ترس منتقدین از این است که استفاده از آن در روان تحلیلی در برقراری ارتباط واقعی اثر منفی بگذارد (آرجِنتیهری و ماهلر ، ۲۰۰۳). اسکایپ، اتصال اینترنتی که اغلب به وسیله درمانگران و تحلیلگران استفاده میشود، این مزیت را دارد که نسبت به تلفن، صدای شفافتری را فراهم میکند (به شرط کیفیت خوب ارتباط اینترنتی)، گویی که صدا زنده است.

صدای تحلیلشونده در اسکایپ از طریق هدفون به شکلی کاملتر به گوش تحلیلگر میرسد و این امر ممکن است مزیت این روش بر روان تحلیلی حضوری باشد زیرا در اتاق درمان فضای زیادی میان تحلیل‌شونده و تحلیل‌گر وجود دارد و تحریکات بصری نیز ممکن است ذهن تحلیلگر را منحرف کند. از سوی دیگر صدای تحلیلگر نیز به طور مستقیم از طریق هدفون به گوش تحلیلشونده میرسد و حس ارتباطی را ایجاد میکند که فرایند تحلیل را تقویت میکند.

علاوه بر این در حال حاضر اسکایپ و دیگر نرم افزارهای تحت شبکه فرصت ارتباط تصویری با استفاده از وبکم یا دوربین گوشی را نیز فراهم میکنند که باعث میشود طرفین بتوانند از شروع تا پایان جلسه یکدیگر را ببینند و تحلیلگر میتواند حرکات بدن تحلیلشونده را نیز در نظر داشته باشد. گزارش شده است که برخی تحلیلگران ساکن امریکا با مراجعین ساکن چین در جلسات اسکایپی احساس نزدیکی و ارتباط بدنی بیشتری نسبت به جلسات حضوری داشته اند (سیندر[۷]، ۲۰۱۱). تحلیلگران دیگر نیز دریافتند که ارتباط تلفنی نسبت به جلسات حضوری باعث برانگیختن ارتباطات کلامی با فانتزیها و افکار بیشتری میشود. یعنی دیدن و نگاه کردن -که در جلسات حضوری پررنگتر است- نسبت به پاسخ به تداعیهای کلامی با فانتزیها و افکار ناهشیار –که در جلسات تلفنی پررنگتر است- اهمیت کمتری دارد.

البته نگرانیهایی در مورد امنیت و قابلیت اطمینان به این نوع ارتباط هم وجود دارد. تلفنهای همراه، به دلایل مختلف امن نیستند و اگر قرار باشد تلفن انتخاب شود بهتر است از تلفن ثابت استفاده شود. برای ارتباط با اسکایپ باید هم تحلیلشونده و هم تحلیلگر اینترنت پرسرعت و با حداقل تاخیر در اختیار داشته باشند و برای حفظ امنیت بهتر است از جلسات اسکایپ در کامپیوتر استفاده شود تا تلفن همراه.

حال چه تلفن انتخاب شود چه اسکایپ، تحلیلگر و تحلیلشونده ممکن است مشکلات فنی را نیز تجربه کنند؛ مثل صداهای عجیب و غریب در خط تلفن، صداهای منقطع و تصاویر ناقص یا ثابت ماندن تصویر در اسکایپ زمانی که سرعت اینترنت افت میکند. این مشکلات فنی ممکن است با شکست در همدلی برابر باشند اما با این حال حتی شکست در همدلی هم می‌تواند اطلاعات مفیدی درباره انتقال فراهم کند. به دلیل ماهیت مناقشه آمیز استفاده از تکنولوژی در روان تحلیلی به اختصار به پژوهش هایی صورت گرفته در این زمینه در بخش زیر اشاره می‌شود:

پژوهش هایی که موافق با استفاده از تِلِه آنالیز هستند:

● لیندن[۸] (۲۰۰۰) وجود انتقال پر از خشم، بیزاری، تحقیر و فانتزیهای پارانویید را در جلسه تلفنی با یکی از تحلیلشوندگان اش گزارش کرده است. او معتقد است که تِلِه آنالیز بهترین جایگزین برای جلسات حضوری است.

● لفِرت[۹] (۲۰۰۳) نُه جلسه آنلاین را گزارش کرده است که تفاوتی با جلسات حضوری نداشته اند اما نتوانست نشانه ای در تایید جزییات این یافته ها بیابد. او حتی به برتری تحلیل تلفنی بر تحلیل حضوری اشاره میکند.

● بنسون، رونتری و سینگر[۱۰] (۲۰۰۱) بر توانایی این روش تاکید میکنند.

● زالوسکی[۱۱] (۱۹۹۸) نیز طرفدار استفاده مناسب از تلفن در تحلیل است و این روش را به عنوان روش درمانی مناسب معرفی میکند.

● هانلی[۱۲] (۲۰۰۸) در تجربه شخصی اش فهمید که در تحلیل تلفنی holding و کارکردهای تفسیری حفظ می‌شود، تداعی آزاد رخ می‌دهد و بروز انتقال مادرانه و پدرانه[۱۳] هم به خطر نمی افتد.

● اریان[۱۴] (۲۰۰۹)، کاریلنو[۱۵] (۲۰۲) و لونتبرگ[۱۶] (۲۰۱۱) معتقدند که تِلِه آنالیز و تحلیل سنتی در زمینه های زیر شباهت دارند: توجه تحلیلگر به تداعی آزاد، کار با ناهشیار و مشتقات آن، سرکوبی سکسوالیته دوران کودکی و تحلیل خواب و انتقال.

● میرکین[۱۷] (۲۰۱۱) معتقد است به دلیل این که در تحلیل تلفنی اکت[۱۸] تکانشی رخ نمیدهد، اجازه داده میشود که عواطف شدید بروز پیدا کنند و این موقعیت می‌تواند منجر به کشف و بررسی واکنش‌های دفاعی شود.

● لفتر(۲۰۰۳) معتقد است عدم حضور فیزیکی باعث بی تاثیر شدن جلسات تلفنی نمیشود زیرا  سکوت در این موقعیت بازنمایی محیط نگهدارنده مادر است.

● همانطور که تحلیل سنتی برای درمان تحلیلشوندگانی که از دیدگاه کلاسیک نورتیک نیستند به کار میرود، تِلِه آنالیز نیز میتواند موثر باشد و حتی در موارد انحراف و روان پریشی نیز راهگشاست. سیمیگنتون[۱۹] (۲۰۰۹) مراجعی داشت که پس از سالها روانکای حضوری مجبور به مسافرت شده بود. او فهمید که دور شدن تحلیلشونده از خانه و برقراری ارتباط درمانی از طریق تلفن، توهم انتقالی را آشکارکرد که طی سالها روانکاوی حضوری در اتاق درمان بروز نیافته بود. ریچادرز[۲۰] (۲۰۰۳) شرایط تحلیلشونده ای را گزارش داده بود که انحراف جنسیاش در جلسات حضوری پنهان شده بود، اما این انحراف بعداً و در جلسات درمانی تلفنی ظاهر شد.

اگر چه تحلیل با تلفن یا اسکایپ طرفدارن زیادی دارد اما همچنان موضوعی بحثبرانگیز است و مانند هر تکنولوژی جدیدی، بحثهای زیادی پیرامون آن شکل گرفته است.

پژوهش‌هایی که مخالف با استفاده از تِلِه آنالیز هستند:

●  ساچس[۲۱] (۲۰۰۳) درباره استفاده بیش از حد از این روش هشدار می‌دهد.

●  با توجه به اینکه جلسات تلفنی ممکن است گاه گاهی انجام شود، آرجِنتیهری و ماهلر (۲۰۰۳) نتیجه میگیرند که این روش با فرایند تحلیل سازگار نیست و هم برای تحلیلشونده و هم برای تحلیلگر آسیب رسان است. نگرانی آنها از این است که پیشنهاد جلسات تلفنی به نوعی انکار اضطراب جدایی و از دست دادن[۲۲] است و به دلیل محروم شدن از حضور جسمانیِ تحلیلگر، به تحلیلشونده آسیب وارد خواهد کرد.

●  یامین حبیب[۲۳] (۲۰۰۳) دریافت که موضع تحلیلگر تلفنی کاملا اصیل، خنثی و بیطرف نیست؛ بلکه موضعی پدرانه، بخشنده و زیاده رو[۲۴] است و به جای فراهم کردن یک تجربه زنده و واقعی فقط تبادل اطلاعات انجام میشود.

● برایسنکی[۲۵] (۲۰۰۳) رابطه تحلیلی تلفنی را به صورت “رابطه خیالی غیرمعمول”ای  توصیف می‌کند که  که به خاطر تراکم صدا، زمان و کلمه صدای تحلیل‌گر به صورت ابژه جزیی آزاردهنده[۲۶] ادراک می‌شود.  او معتقد است که تحلیل تلفنی احتمالا بیشتر از تحلیل سنتی منجر به انتقال ایده آل و عدم موفقیت در همانندسازی فرافکنانه میشود.

●  مانند تحلیل سنتی رگرس درمانی در تِلِه آنالیز نیز رخ می‌دهد اما باید این موضوع را در نظر داشت که این رگرس برای درمانگری که درباره آسیب زدن و سانسور کردن اضطراب دارد، می‌تواند بسیار تشویش کننده باشد. همانطور که چودورو[۲۷] (۲۰۰۴) اذعان می‌کند “در تِلِه آنالیز رگرس را واقعا می‌توان حس کرد و این موضوع گاهی اوقات برای من واقعا ترسناک می‌شود. طوری که متوجه می‌شوید برخلاف جلسات تلفنی، در جلسات حضوری و در اتاق درمان حس کنترلی بیشتری دارید”. اما رگرس در ِتلِه آنالیز نیز مثل جلسات حضوری نهایتاً حل و فصل می‌شود.

تنظیم چارچوب و مقاومت در تحلیل:

تنظیم چارچوب در تِلِه آنالیز :

در تِلِه آنالیز مانند تحلیل سنتی، تحلیل‌گر به چهارچوب درمانی احترام می‌گذارد و با استفاده از برقراری نظم جلسات و حفظ مرزهای زمانی برای هر جلسه یک محیط امن را تضمین می‌کند و همچنین برای داشتن دوره های جلسات حضوری نیز با تحلیل‌شونده توافق‌هایی خواهد داشت. با این حال موقعیت تحلیل در ِتلِه آنالیز با تحلیل سنتی، که تحلیل شونده و تحلیل‌گر در یک اتاق قرار دارند، تفاوت‌های قابل ملاحظه ای در مکان، ساعت و فصلی که هر یک از آنها قرار دارند وجود دارد. برخلاف تحلیل سنتی که تحلیل‌گر موقعیت درمانی را تحت کنترل دارد، در ِتلِه آنالیز تحلیل‌گر و تحلیل‌شونده درباره حفظ امنیت چهارچوب درمانی باهم فکر می‌کنند، اما این تحلیل‌شونده است که باید به تنهایی امنیت موقعیت خارجی که در آنجا تحلیل صورت می‌گیرد را فراهم کند مثل خانه، اداره، یا تنظیم وبکم.

چگونگی تحقق این مسئولیت ساختار درون روانی ذهن آنها و همچنین مقاومت آنها را نشان ‌می‌دهد که سپس به شکل معمول در روند درمان تحلیل خواهد شد. چودورو (۲۰۰۴) گزارش کرده است که خلق یک محیط فیزیکی- مثل اتاق، مبلمان، نور، آب و هوا ، حضور حیوانات خانگی، غذا و نوشیدنی- او را نسبت به حس تحلیل‌شونده اش از فضای فیزیکی اش آگاه تر کرده است، در حالیکه در جلسات حضوری فضا از قبل تعیین شده است و تحلیل شونده در آن نقشی ندارد. بنابراین جنبه های موقعیت تحلیل‌شونده ابژه های مهیجی هستند که وسیله ای می‌شوند برای فهم فضای روان شناختی که آنها منعکس می‌کنند و یا از خودشان محافظت می‌کنند. اعتقاد بر این است که درمانگر تِلِه آنالیز در تنظیم چارچوب، هم نیاز تحلیل‌شونده به استفاده از تلفن یا اینترنت و هم بی میلی او به جلسات تلفنی یا اینترنتی را باید تحلیل ‌کند. یعنی هم میل و هم اجتناب از داشتن جلسات تلفنی یا اینترنتی، هر دو مورد، تحلیل قرار خواهند گرفت به طور مثال:

  • درخواست برای جلسات تلفنی ممکن است یک نیاز نوروتیک و یا ترکیبی از دفاع و سازگاری باشد.

  • برخی تحلیل‌شوندگان برای اجتناب از تماس چشمی با درمانگر درخواست جلسات تلفنی می‌دهند.

  • برخی از افراد اسکایپ با و‌بکم را انتخاب می‌کنند زیرا می‌خواهند درمانگری را تجسم کنند که در جستجوی آنهاست.

  • برخی از آنها از جلسات با تلفن امتناع می‌کنند زیرا نمی‌خواهند در موقعیتی قرار بگیرند که نتوانند عکس العمل های تحلیل‌گر را ببیند، درست مانند همان مقاومتی که آنها در جلسات حضوری بر روی کوچ، هنگامی که خارج از دید درمانگر هستند، حس خواهند کرد.

  • برخی از آنها نمی‌خواهند از وبکم استفاده کنند زیرا نمی‌خواهند درمانگر مبارزه‌ درونی شان را ببیند . شاید آنها فکر می‌کنند انگار چهره تنها نشانه پریشانی آنهاست. 

مفهوم مقاومت در تِلِه آنالیز:

درمانگر ممکن است اشکال مختلف مقاومت در موقعیت تِلِه آنالیز  را به طرق زیر ببیند:

  • فراموش کردن وقت
  • بسیار آهسته صحبت کردن
  • عدم استفاده از  هدفون
  • دور شدن از میکروفون
  • جواب دادن به تماس‌های دیگر در حین جلسه تحلیلی
  • صحبت کردن به طریقی شبیه مکالمه اجتماعی و دوستانه
  • همچنین سکوت، سرفه‌های زیاد، تاخیردر تماس گرفتن، تردید، عدم پرداخت هزینه، جابه جا کردن زمان جلسات و … .

تعامل ذهن ناهشیار در تِلِه آنالیز:

ذهن ناهشیار تحلیل‌گر و تحلیل شونده در جلسات حضوری در بافتی قرار می‌گیرد که حضور بدنی یکدیگر را حس می‌کنند. حضور جسمانی تحلیل‌شونده و تحلیل‌گر در تعامل آنها تمایلات و پرهیزی را ایجاد می‌کند که سکسوالیته نوزادی را فرا می‌خواند و بدین طریق میتوان به رفتارهای حافظه ضمنی دسترسی پیدا کرد. اما در جلسات تلفنی یا اسکایپی تنها تن صداست که پاسخ بدنی در تحلیل‌شونده را فرامیخواند و بالعکس. درست است که تحلیل‌گر نمی‌تواند پاسخ بدنی تحلیل شونده را ببیند اما از مشاهدات دیگری استفاده می‌کند: مثل دودلی، اشک ریختن، حبس نفس و تغییرات تن صدا و لحن صدا، که بیشتر از کلماتِ به تنهایی، می‌تواند اطلاعاتی را آشکار کند.

هنگامی که تحلیل‌شونده و تحلیل‌گر در جلسات حضوری قرار دارند تصوری از یکدیگر در ذهن هر کدام از آنها شکل می‌گیرد، تصوری مانند نشستن در اتاق انتظار، وارد شدن به اتاق درمانگر، دراز کشیدن بر روی کوچ، از اتاق خارج شدن. هنگام شروع جلسات تلفنی یا اسکایپی هم تحلیل‌گر و هم تحلیل‌شونده با همان تصوراتی که از یکدیگر در ذهنشان دارند جلسات را شروع می‌کنند. حال تحلیل شونده تصوری از درمانگر دارد که هیچ نشانه غیرکلامی در آن وجود ندارد. با ادامه جلسات، صدای درمانگر از طریق هدفون یا اسپیکر یک تصور جدید مزین شده با عاطفه مربوط به آن را منتقل می‌کند.

صدای ناهشیار در تداعی، لحن عاطفی، تردید، لغزش و سکوت منتقل می‌شود و حسی را به موقعیت درونی تحلیل‌شونده منتقل می‌کند. این موقعیت با جلسات حضوری که تحلیل‌گر به دراز کشیدن تحلیل‌شونده در حضورش نگاه می‌کند فرقی ندارد. ممکن است فکر کنیم که فقط یک تصویر منفرد از خودمان و تحلیل شوندگانمان وجود دارد در حالیکه در مغز هر یک از ما تصویرها و فضاهای مختلفی از یکدیگر وجود دارد. بنابراین در تِلِه آنالیز همزمان که تداعی های تحلیل‌شونده جریان پیدا می‌کند، تحلیل‌گر از طریق صدا و عاطفه همراه با آن و تصویرهای مختلفی که در ذهنش از او دارد، تحلیل شونده اش را در گذشته و حال و آینده تجسم می‌کند. حالا گذشته فراموش شده تحلیل شونده در موقعیت اینجا و اکنون درمانی دوباره زنده می‌شود تا به تاریخچه ای از روایت تحلیل شونده رسید (فیمبرگ[۲۸]، ۲۰۰۹).

از آنجایی که ارتباط ناهشیار هم به صورت بینایی، هم شنوایی و هم حسی رخ می‌دهد بنابراین در تلِه آنالیز، که در آنجا بخش عمده فرایند تحلیلی به وسیله زبان و نشانه های غیرکلامی رخ می‌دهد، این کلمات هستند که هیجان‌های ناهشیار را به جنبش در می آورند. سپس یک ارتباط کاملا شنیداری در تلفن، تصور دیداری در شنونده برمی انگیزد که بعدا در کلمات قرار می‌گیرد، درست مانند روندی که در تحلیل سنتی رخ می‌دهد.

موارد منع و استفاده از تِلِه آنالیز:

الف) موارد منع تِلِه آنالیز:

  • اگر تحلیل‌شونده ظرفیت لازم برای حفظ اتحاد درمانی و تقسیم مسئولیت برای مدیریت موقعیت تلفنی یا اینترنتی را نداشته باشد.

  • هنگامی که تحلیل شونده یا تحلیل‌گر مشکلاتی در شنوایی داشته باشند.

  • هنگامی که یک کدام از آنها خیلی آرام صحبت می‌کند یا در برقراری ارتباط فرد خیلی ساکتی است.

  • هنگامی که تحلیل‌شونده ویژگی‌های مرزی (بردرلاین) همراه با اقدامات خودکشی دارد.

  • هنگامی که نیاز به دارو درمانی است؛ مگر اینکه روان پزشک مسئولیت ارزیابی خطر و نظارت بر اثرات جانبی را برعهده بگیرد.

  • هنگامی که تحلیل‌شونده درگیر سوءمصرف مواد است؛ مگر اینکه بتواند هوشیاری اش را حفظ کند.

  • هنگامی که تحلیل‌گر با عدم جلسات حضوری مضطرب می‌شود و هنگامی که نمی‌تواند بر نشانه‌های بدنی تحلیل‌شونده اش متمرکز شود احساس قطع شدن ارتباط ‌کند.

موارد استفاده از تِلِه آنالیز :

  • ممکن است در موقعیت تجزیه در ارتباط با تروما[۲۹] راحتر باشد زیرا تحلیل‌شونده برای آشکار کردن بخش‌های جدا شده[۳۰] خود (self) کمتر خجالت می‌کشد زیرا هنگام یادآوری بخش‌های کودکی تغییرات جسمانی که رخ می‌دهد دیده نمی‌شود. در تحلیل افرادی که به شدت تروماتایز شده اند، تلفن می‌تواند فضایی را فراهم کند که هم آنها بتوانند شروع به مقابله با ترسشان کنند و هم همزمان صمیمیت را تجربه کنند.

  • زمانی که تحلیل‌شونده و تحلیل‌گر با شرایطی روبرو می‌شوند که ادامه دادن جلسات به خاطر سفر کاری، مهاجرت، اختلالاتی از جمله فوبیا امکان پذیر نیست. برخی اوقات هم شرایطی وجود دارد که تحلیل شونده نمی‌تواند متعهد به حضور در راس ساعت در جلسات به صورت منظم باشد از این رو برقراری جلسات تِلِه آنالیز می‌تواند کمک کننده باشد.

  • تِلِه آنالیز برای کسانی که در کشور دیگر زندگی می‌کنند، حتی اگر از قبل روند تحلیلی مشخص شده ای وجود نداشته باشد مناسب است. مشروط بر اینکه تحلیل‌گر تحلیل‌شونده را به صورت حضوری ارزیابی کرده باشد؛ اتحاد مقدماتی ایجاد شده باشد؛ و توافق برای جلسات حضوری در فواصل مناسب نیز صورت گیرد. اگرچه شکل گیری فرایند تحلیلی حضوری مرجح است، گلمن[۳۱] (۲۰۰۱) گزارشی از  تحلیل‌شونده ای ارائه کرده است که قبل از ملاقات حضوری جلسه تحلیل اش را شروع کرده بود. کارلینو[۳۲] (۲۰۱۱) روزی را پیش بینی می‌کند که افراد جوان در آینده حتی اگر به مراکز تحلیلی نزدیک هم باشند تلِه آنالیز را به جلسات حضوری ترجیح خواهند داد .

پیوست


[۱] Teletherapy

[۲] Argentieri & Mehler

[۳] Scharff

[۴] Saul

[۵] Skype

[۶] Google talk

[۷] Snyder

[۸] Lindon

[۹] Leffert

[۱۰] Benson, Rowntree, and Singer

[۱۱] Zalusky

[۱۲] Hanly

[۱۳] Maternal and paternal transference

[۱۴] Aryan

[۱۵] Carlino

[۱۶] Lutenberg

[۱۷] Mirkin

[۱۸] act

[۱۹] Symington

[۲۰] Richards

[۲۱] Sachs

[۲۲] Separation and lost

[۲۳] Yamin Habib

[۲۴] Indulgent

[۲۵] Brainsky

[۲۶] persecutory part object

[۲۷] Chodorow

[۲۸] Faimberg

[۲۹] trauma-related dissociation

[۳۰] split off

[۳۱] Gelman

[۳۲] Carlino